غزل شمارهٔ ۳۱۵۱
چند اندر میان غوغایی
خوی کن پاره پاره تنهایی
خلوتی را لطیف سوداییست
رو بپرسش که در چه سودایی
خلوت آن است در پناه کسی
خوش بخسپی و خوش بیاسایی
زیر سایه درخت بخت آور
زود منزل کنی فرود آیی
ور تو خواهی که بخت بگشاید
زیر هر سایه رخت نگشایی
سوی انبان ما و من نروی
گرچه او گویدت که از مایی
رو به خود آر هر کجا باشی
روسیاهست مرد هرجایی
خود تو چیست بیخودی زان کس
که از او در چنین تماشایی
چون رسیدی به شه صلاح الدین
گر فسادی سوی صلاح آیی
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چند اندر میان غوغایی
خوی کن پاره پاره تنهایی
هوش مصنوعی: در دل این هیاهو و شلوغی، به خود بپرداز و تنهاییات را بشکاف.
خلوتی را لطیف سوداییست
رو بپرسش که در چه سودایی
هوش مصنوعی: در یک تنهایی آرام، افکاری زیبا و شگفتانگیز وجود دارد. از او بپرسید که در چه اندیشهای است.
خلوت آن است در پناه کسی
خوش بخسپی و خوش بیاسایی
هوش مصنوعی: تنهایی زمانی لذتبخش است که در کنار کسی باشد که به او اعتماد داریم و میتوانیم به آرامش برسیم.
زیر سایه درخت بخت آور
زود منزل کنی فرود آیی
هوش مصنوعی: در سایه درخت خوشبختی زودتر توقف کن و استراحتی بکن.
ور تو خواهی که بخت بگشاید
زیر هر سایه رخت نگشایی
هوش مصنوعی: اگر میخواهی که ضد دست تقدیر تغییر کند، باید به شکلی مناسب و با دقت عمل کنی و خود را از زیر سایههای ناپایدار دور نگهداری.
سوی انبان ما و من نروی
گرچه او گویدت که از مایی
هوش مصنوعی: اگرچه او به تو بگوید که از ما هستیم، اما تو به سوی انبار خودت و به من و خودت نرو.
رو به خود آر هر کجا باشی
روسیاهست مرد هرجایی
هوش مصنوعی: هرجا که باشی و به هر شکلی زندگی کنی، اگر خود را فراموش کنی و به خودت نپردازی، در نهایت سرنوشت بدی خواهی داشت.
خود تو چیست بیخودی زان کس
که از او در چنین تماشایی
هوش مصنوعی: تو چه چیزی هستی که خودت را فراموش کردهای، در حالی که از کسی که باعث این تماشا شده است، غافل هستی؟
چون رسیدی به شه صلاح الدین
گر فسادی سوی صلاح آیی
هوش مصنوعی: وقتی به شخصیت صالح و درستکار صلاحالدین رسیدی، اگر دچار فساد و نابسامانی هستی، به سمت صلاح و حقیقت برگرد.