گنجور

غزل شمارهٔ ۳۱۳۲

خواهیم یارا کامشب نخسپی
حق خدا را کامشب نخسپی
چون سرو و سوسن تا روز روشن
خوبیم و زیبا کامشب نخسپی
یار موافق تا صبح صادق
شاهی و مولا کامشب نخسپی
ای ماه پاره همچون ستاره
باشی به بالا کامشب نخسپی
از حسن رویت و از لطف مویت
خواهد ثریا کامشب نخسپی
چون دید ما را مست تو یارا
نالید سرنا کامشب نخسپی
چون روز لالا دارد علالا
کوری لالا کامشب نخسپی
در جمع مستان با زیردستان
بگریست صهبا کامشب نخسپی
قومی ز خویشان گشته پریشان
بهر تو تنها کامشب نخسپی

اطلاعات

وزن: مستفعلن فع مستفعلن فع (متقارب مثمن اثلم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خواهیم یارا کامشب نخسپی
حق خدا را کامشب نخسپی
هوش مصنوعی: امشب ما باید به یاری هم بیاییم و از حقوق یکدیگر حمایت کنیم، پس نباید از این امر کوتاهی کنیم.
چون سرو و سوسن تا روز روشن
خوبیم و زیبا کامشب نخسپی
هوش مصنوعی: ما همچون سرو و سوسن، زیبا و دلربا هستیم تا طلوع آفتاب، اما امشب در خواب غفلت فرو رفته‌ایم.
یار موافق تا صبح صادق
شاهی و مولا کامشب نخسپی
هوش مصنوعی: دوست همراه تا صبح صادق، پادشاه و مولای من است و امشب نمی‌خوابد.
ای ماه پاره همچون ستاره
باشی به بالا کامشب نخسپی
هوش مصنوعی: ای ماه زیبا، همچون ستاره‌ای در آسمان بدرخش. امشب هیچ‌گاه از یاد نروم.
از حسن رویت و از لطف مویت
خواهد ثریا کامشب نخسپی
هوش مصنوعی: امشب زیبایی صورتت و لطافت مویت باعث می‌شود که ثریا (گویی) خوابش نبرد.
چون دید ما را مست تو یارا
نالید سرنا کامشب نخسپی
هوش مصنوعی: وقتی که تو ما را در حال مستی دیدی، جانا، سرنا به نوای خود نالید و امشب را جشن گرفت.
چون روز لالا دارد علالا
کوری لالا کامشب نخسپی
هوش مصنوعی: چون شب استراحت و آرامش دارد، مانند خواب کودکانه، امشب دیگر بیدار نمی‌شوم.
در جمع مستان با زیردستان
بگریست صهبا کامشب نخسپی
هوش مصنوعی: در جمع دوستان خوش‌مرام، آن‌قدر احساساتی شد که به خاطر آن‌ها اشک ریخت. امشب نیز با لذت و شادابی به سر می‌برم.
قومی ز خویشان گشته پریشان
بهر تو تنها کامشب نخسپی
هوش مصنوعی: گروهی از نزدیکان و آشنایان به خاطر تو امشب به شدت نگران و آشفته‌اند و نمی‌توانند آرامش داشته باشند.