برگردان به زبان ساده
حرام گشت از این پس فغان و غمخواری
بهشت گشت جهان زانک تو جهان داری
هوش مصنوعی: از این پس، ناله و غمخواری دیگر جایی در دنیا ندارد، زیرا تو خود داری جهان را در دستت.
مثال ده که نروید ز سینه خار غمی
مثال ده که کند ابر غم گهرباری
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که نشان بده که از دل انسان غمهایی نمیتواند به وجود بیاید، همانطور که درخت خار نمیتواند از درون انسان بروید. همچنین نشان بده که ابر غم، فقط میتواند بارانی از اشک ایجاد کند. به طور کلی، این شعر به ظهور غم و درد در دل آدمی اشاره دارد و اینکه چگونه این احساسات میتوانند به صورت نمادی از باران اشک، خود را نشان دهند.
مثال ده که نیاید ز صبح غمازی
مثال ده که نگردد جهان به شب تاری
هوش مصنوعی: مثال بزن که صبح هیچ وقت به بدی گزند نبیند و مثل بزن که دنیا هرگز در شب تاریکی نرود.
مثال ده که نریزد گلی ز شاخ درخت
مثال ده که کند توبه خار از خاری
هوش مصنوعی: اگر گیاهی از درخت گل نمیدهد، همانطور که خار از خارشتان، نمیتوانید انتظار داشته باشید که از آن دگرگونی ایجاد شود.
مثال ده که رهد حرص از گداچشمی
مثال ده که طمع وارهد ز طراری
هوش مصنوعی: به دیگران نگاهی بینداز که چگونه از طمع و حرص چشم پوشیدهاند و به زندگی ساده و شایستهای دست یافتهاند.
مثال گر ندهی حسن بیمثال تو بس
که مستی دل و جانست و خصم هشیاری
هوش مصنوعی: اگر نمونهای از زیباییهای بینظیرت را نشان ندهی، باید بگویم که مستی و حال خوش دل و جان به اندازهای است که دشمنان هم به واقعیت هشیاری میرسند.
چو شب به خلوت معراج تو مشرف شد
به آفتاب نظر میکند به صد خواری
هوش مصنوعی: وقتی شب به تنهایی و آرامش به اوج و کمال خود میرسد، به خورشید نگاه میکند و در این لحظه با احساس ذلت و ناتوانی همراه است.
ز رشک نیشکرت نی هزار ناله کند
ز چنگ هجر تو گیرند چنگها زاری
هوش مصنوعی: از حسادت نیشکر، هزار ناله و افسوس بلند میشود و از درد جدایی تو، سازها به زاری و نوای غم میپردازند.
ز تف عشق تو سوزی است در دل آتش
هم از هوای تو دارد هوا سبکساری
هوش مصنوعی: در دل من آتش عشقت شعلهور است و این آتش به خاطر یاد تو همچنان شعله میکشد.
برای خدمت تو آب در سجود رود
ز درد توست بر این خاک رنگ بیماری
هوش مصنوعی: برای خدمت به تو، آب در حال سجده بر زمین میریزد، چرا که درد تو باعث شده این خاک رنگ بیماری به خود بگیرد.
ز عشق تابش خورشید تو به وقت طلوع
بلند کرد سر آن کوه نی ز جباری
هوش مصنوعی: به خاطر عشق تو، نور خورشید در هنگام طلوع، سر کوهی را بلند کرد و نی را از ناتوانی آزاد ساخت.
که تا نخست برو تابد آن تف خورشید
نخست او کند آن نور را خریداری
هوش مصنوعی: تا زمانی که خورشید به اوج خود برسد و نورش را به طور کامل بزند، باید از ابتدا شروع کرد و تلاش کرد.
تنا ز کوه بیاموز سر به بالا دار
که کان عشق خدایی نه کم ز کهساری
هوش مصنوعی: از کوه بیاموز که همیشه سر را بالا نگهدار، زیرا دشت عشق الهی از بلندای کوه کمتر نیست.
مکن به زیر و به بالا به لامکان کن سر
که هست شش جهت آن جا تو را نگوساری
هوش مصنوعی: به خودت زحمت نده که به زیر و بالای دنیا فکر کنی، بلکه به جایی دست پیدا کن که محدودیتها وجود ندارد. چرا که در آنجا، حقیقتی که به دنبال آن هستی، تو را صدا میزند.
به دل نگر که دل تو برون شش جهت است
که دل تو را برهاند از این جگرخواری
هوش مصنوعی: به دل خود توجه کن، زیرا دل تو به سوی شش جهت از آنچه که تو را رنج میدهد هدایت میشود و میتواند تو را از این زجر و دشواری نجات دهد.
روانه باش به اسرار و می تماشا کن
ز آسمان بپذیر این لطیف رفتاری
هوش مصنوعی: به جلو برو و به رازها توجه کن، به تماشای می بنشین و نازکیهای آسمان را بپذیر.
چو غوره از ترشی رو به سوی انگوری
چو نی برو ز نیی جانب شکرباری
هوش مصنوعی: اگر میوه ترش و نارس باشد، در نهایت به سمت انگور شیرین میرود. مانند نی که از نیزار میروید و به سمت شهد شیرین میرود.
حلاوت شکر او گلوی من بگرفت
بماندم از رخ خوبش ز خوب گفتاری
هوش مصنوعی: شیرینی و لذت شکر او به گونهای من را تحت تأثیر قرار داد که به خاطر زیبایی چهرهاش و سخنان نیکش، حیرتزده ماندم.
بگو به عشق که ای عشق خوش گلوگیری
گه جفا و وفا خوب و خوب کرداری
هوش مصنوعی: به عشق بگو که تو با لحن شیرینت چه کارهای جالبی میکنی، گاهی خوب و لطفمندانه رفتار میکنی و گاهی هم با بیرحمی و سختی.
گلو چو سخت بگیری سبک برآید جان
درآیدم ز تو جان چون گلوم افشاری
هوش مصنوعی: وقتی که گلوی فردی را محکم بفشارید، جان او به راحتی خارج میشود. من نیز با فشرده شدن گلوی خود از تو جدا میشوم.
گلوی خود به رسن زان سپرد خوش منصور
دلا چو بوی بری صد گلو تو بسپاری
هوش مصنوعی: دلاچسبیدهام به رسن، همچون خوش منصور، و وقتی بوی گلی را منتشر میکنم، صدای دل را به امانت میسپارم.
ز کودکی تو به پیری روانهای و دوان
ولیکن آن حرکت نیست فاش و اظهاری
هوش مصنوعی: از کودکی تا پیری در حال حرکت هستی و با شتاب، اما این حرکت تو به وضوح مشهود و آشکار نیست.