گنجور

غزل شمارهٔ ۳۰۷۲

به من نگر که به جز من به هر کی درنگری
یقین شود که ز عشق خدای بی‌خبری
بدان رخی بنگر که کو نمک ز حق دارد
بود که ناگه از آن رخ تو دولتی ببری
تو را چو عقل پدر بوده‌ست و تن مادر
جمال روی پدر درنگر اگر پسری
بدانک پیر سراسر صفات حق باشد
وگرچه پیر نماید به صورت بشری
به پیش تو چو کفست و به وصف خود دریا
به چشم خلق مقیمست و هر دم او سفری
هنوز مشکل مانده‌ست حال پیر تو را
هزار آیت کبری در او چه بی‌هنری
رسید صورت روحانیی به مریم دل
ز بارگاه منزه ز خشکی و ز تری
از آن نفس که در او سر روح پنهان شد
بکرد حامله دل را رسول رهگذری
ایا دلی که تو حامل شدی از آن خسرو
به وقت جنبش آن حمل تا در او نگری
چو حمل صورت گیرد ز شمس تبریزی
چو دل شوی تو و چون دل به سوی غیب پری

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به من نگر که به جز من به هر کی درنگری
یقین شود که ز عشق خدای بی‌خبری
هوش مصنوعی: به من نگاه کن، زیرا اگر به هر کس دیگری نگاه کنی، مطمئناً متوجه می‌شوی که او از عشق به خدا بی‌اطلاع و غافل است.
بدان رخی بنگر که کو نمک ز حق دارد
بود که ناگه از آن رخ تو دولتی ببری
هوش مصنوعی: به چهره‌ای بنگر که به خاطر حق و صداقت، زیبایی و جذابیتی دارد، چرا که ناگهان از آن چهره، برتری و ثروتی نصیب تو خواهد شد.
تو را چو عقل پدر بوده‌ست و تن مادر
جمال روی پدر درنگر اگر پسری
هوش مصنوعی: تو را همانطور که عقل پدر است، بدن نیز مانند مادری است. زیبایی چهره‌ات را از پدرت به ارث برده‌ای، اگر فرزندی هستی، به این موضوع توجه کن.
بدانک پیر سراسر صفات حق باشد
وگرچه پیر نماید به صورت بشری
هوش مصنوعی: بدان که آن شخص سالخورده، تمام ویژگی‌های خداوند را در خود دارد، هرچند که ظاهراً به شکل انسانی به نظر می‌رسد.
به پیش تو چو کفست و به وصف خود دریا
به چشم خلق مقیمست و هر دم او سفری
هوش مصنوعی: در برابر تو، مانند کفی در دریاست و از نظر دیگران، دریا همیشه ثابت و آرام است، در حالی که هر لحظه در حال تغییر و حرکت است.
هنوز مشکل مانده‌ست حال پیر تو را
هزار آیت کبری در او چه بی‌هنری
هوش مصنوعی: هنوز هم مشکل وجود دارد، حال پیر تو را که مانند هزار نشانه بزرگ است، چه بی‌هنری در آن نهفته است.
رسید صورت روحانیی به مریم دل
ز بارگاه منزه ز خشکی و ز تری
هوش مصنوعی: تصویر زیبایی از دختری روحانی به مریم رسید که از دنیای پاک و بدون آلودگی برآمده است، نه از عالم خشک و بی‌حالت.
از آن نفس که در او سر روح پنهان شد
بکرد حامله دل را رسول رهگذری
هوش مصنوعی: از آن نفسی که در آن روح پنهان است، دل مانند یک حاملگی می‌شود و پیام‌آور راهی می‌رسد.
ایا دلی که تو حامل شدی از آن خسرو
به وقت جنبش آن حمل تا در او نگری
هوش مصنوعی: آیا دل تو، که از آن خسرو است، در لحظه‌ای که به حرکت درمی‌آید، به تماشا نرود؟
چو حمل صورت گیرد ز شمس تبریزی
چو دل شوی تو و چون دل به سوی غیب پری
هوش مصنوعی: وقتی که عشق و زیبایی، مانند خورشید تبریزی، وجودت را پر کند و دل تو از وابستگی‌ها پاک شود، در این حال، روح تو به سوی چیزهای نامرئی و ناشناخته پرواز می‌کند.