گنجور

غزل شمارهٔ ۳۰۶۸

فرست باده جان را به رسم دلداری
بدان نشان که مرا بی‌نشان همی‌داری
بدان نشان که همه شب چو ماه می‌تابی
درون روزن دل‌ها برای بیداری
بدان نشان که دمم داده‌ای از می که خویش
تهی و پر کنمت دم به دم قدح واری
بگرد جمع مرا چون قدح چه گردانی
چو باده را به گرو برده‌ای نمی‌آری
از آن میی که اگر بر کلوخ برریزی
کلوخ مرده برآرد هزار طراری
از آن میی که اگر باغ از او شکوفه کند
ز گل گلی بستانی ز خار هم خاری
چو بی‌تو ناله برآرم ز چنگ هجر تو من
چو چنگ بی‌خبرم از نوا و از زاری
گره گشای خداوند شمس تبریزی
که چشم جادوی او زد گره به سحاری

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

فرست باده جان را به رسم دلداری
بدان نشان که مرا بی‌نشان همی‌داری
هوش مصنوعی: مقداری از شراب را به من بده تا فراموشی و آرامش بیابم، زیرا نشانه‌ای از عشق و محبت تو در دل من وجود دارد، حتی وقتی که خودم را گم کرده‌ام.
بدان نشان که همه شب چو ماه می‌تابی
درون روزن دل‌ها برای بیداری
هوش مصنوعی: اینه که تو مثل ماه در تمام شب‌ها می‌درخشی و دل‌ها را به بیداری و هوشیاری دعوت می‌کنی.
بدان نشان که دمم داده‌ای از می که خویش
تهی و پر کنمت دم به دم قدح واری
هوش مصنوعی: بدان که به خاطر نشانه‌ای که از تو به من داده‌ای، از شراب خالی هستم و هر لحظه تو را پر می‌کنم مانند قدحی که دائماً از آن می‌نوشند.
بگرد جمع مرا چون قدح چه گردانی
چو باده را به گرو برده‌ای نمی‌آری
هوش مصنوعی: به دور من بگرد و مرا مانند یک لیوان بچرخان؛ زیرا تو باده‌ای را که به گرو گرفته‌ای، به من نمی‌آوری.
از آن میی که اگر بر کلوخ برریزی
کلوخ مرده برآرد هزار طراری
هوش مصنوعی: اگر بر روی کلوخی می، نوشیدنی بریزی، آن کلوخ مرده با آن می، هزاران چیز شگفت‌انگیز را به وجود می‌آورد.
از آن میی که اگر باغ از او شکوفه کند
ز گل گلی بستانی ز خار هم خاری
هوش مصنوعی: این بیت به ما می‌گوید که اگر میوه‌ای از درختی بروید و شکوفه دهد، همچنان ممکن است درختانی دیگر وجود داشته باشند که گل‌های زیبا و خاری هم داشته باشند. به عبارتی، زیبایی و زشتی ممکن است در کنار هم وجود داشته باشند و نباید فراموش کرد که در هر باغی، حتی اگر شکوفه‌ای زیبا وجود داشته باشد، ممکن است خارهایی هم بر سر راه بیابیم.
چو بی‌تو ناله برآرم ز چنگ هجر تو من
چو چنگ بی‌خبرم از نوا و از زاری
هوش مصنوعی: وقتی بدون تو ناله و زاری می‌کنم، حالتی شبیه ساز بی‌خبر از نوا و غم دارم.
گره گشای خداوند شمس تبریزی
که چشم جادوی او زد گره به سحاری
هوش مصنوعی: خداوندی که مشکلات را حل می‌کند، شمس تبریزی است که نگاه سحرآمیزش باعث ایجاد تغییر و تأثیر در دل‌ها می‌شود.

حاشیه ها

1397/02/06 15:05
نادر..

دمم داده‌ای که از می خویش تهی و پر کنمت دم به دم ...