غزل شمارهٔ ۳۰۳۱
خوشدلم از یار همچنانک تو دیدی
جان پرانوار همچنانک تو دیدی
از چمن یار صد روان مقدس
در گل و گلزار همچنانک تو دیدی
هر کی دلی داشت زین هوس تو ببینش
بی دل و بیکار همچنانک تو دیدی
هر نظری کو بدید روی تو را گشت
خواجه اسرار همچنانک تو دیدی
صورت منصور دانک بود بهانه
برشده بر دار همچنانک تو دیدی
هست بر اومید گلستان تو جانها
ساخته با خار همچنانک تو دیدی
عشق چو طاووس چون پرید شود دل
خانه پرمار همچنانک تو دیدی
عشق گزین عشق بیحیات خوش عشق
عمر بود بار همچنانک تو دیدی
در دل عشاق فخر و ملک دو عالم
ننگ بود عار همچنانک تو دیدی
عشق خداوند شمس دین که به تبریز
جان کند ایثار همچنانک تو دیدی
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوشدلم از یار همچنانک تو دیدی
جان پرانوار همچنانک تو دیدی
هوش مصنوعی: من از محبت یار بسیار شاد هستم، همانطور که تو نیز مشاهده کردی. روح من درخشان است و آشتیناپذیر، درست همانطور که تو دیدهای.
از چمن یار صد روان مقدس
در گل و گلزار همچنانک تو دیدی
هوش مصنوعی: از باغ یار، روحهای مقدس مانند گلها در حال جستوجو هستند، همانطور که تو هم آن را مشاهده کردی.
هر کی دلی داشت زین هوس تو ببینش
بی دل و بیکار همچنانک تو دیدی
هوش مصنوعی: هر کسی که دلش به خاطر این آرزو آشفته بود، حالا او را ببین که بیدل و بیکار شده، همانطور که تو روزی او را مشاهده کردی.
هر نظری کو بدید روی تو را گشت
خواجه اسرار همچنانک تو دیدی
هوش مصنوعی: هر نظری که به چهره تو انداخته شد، مانند آن که تو آن را مشاهده کردی، رازهای پنهان را فاش کرد.
صورت منصور دانک بود بهانه
برشده بر دار همچنانک تو دیدی
هوش مصنوعی: منصور به دار آویخته شده و چهرهاش بهانهای شده برای تماشا. تو هم مانند آنچه دیدهای، میتوانی فهم کنی.
هست بر اومید گلستان تو جانها
ساخته با خار همچنانک تو دیدی
هوش مصنوعی: زندگی انسانها به امید بهشت و beauty (زیبایی) مثل گلستان میگذرد، گرچه در این مسیر با مشکلات و دردها (خارها) نیز روبهرو هستند، چرا که این تجربه را در زندگی خود مشاهده کردهای.
عشق چو طاووس چون پرید شود دل
خانه پرمار همچنانک تو دیدی
هوش مصنوعی: عشق مانند طاووس، وقتی که پرواز میکند، دل را مانند خانهای پر از احساسات و هیجانها میسازد، درست مثل آنچه که تو مشاهده کردی.
عشق گزین عشق بیحیات خوش عشق
عمر بود بار همچنانک تو دیدی
هوش مصنوعی: عشق واقعی به اندازهای باارزش است که حتی اگر زندگی را تحتالشعاع قرار دهد، باز هم ارجحیت دارد. مانند باری که در زندگی کشیده میشود و نشاندهنده تأثیر عمیق عشق بر وجود آدمی است، همانطور که تو خود این را مشاهده کردهای.
در دل عشاق فخر و ملک دو عالم
ننگ بود عار همچنانک تو دیدی
هوش مصنوعی: در دل عاشقان، داشتن مقام و ثروت در دو جهان زشت و ناپسند است، همانطور که تو مشاهده کردی.
عشق خداوند شمس دین که به تبریز
جان کند ایثار همچنانک تو دیدی
هوش مصنوعی: عشق الهی شمسالدین تبریزی باعث شد که او جان خود را فدای این عشق کند، همانطور که تو مشاهده کردی.