گنجور

غزل شمارهٔ ۳۰۲۷

نیست عجب صف زده پیش سلیمان پری
صف سلیمان نگر پیش رخ آن پری
آن پریی کز رخش گشت بشر چون ملک
یافت فراغت ز رنج وز غم درمان پری
تربیت آن پری چشم بشر باز کرد
یافته دیو و ملک گوهر جان زان پری
ما و منی پاک رفت ماء منی خشک شد
گشت پری آدمی هم شد انسان پری
دیده جان شمس دین مفخر تبریز و جان
شاد ز عشق رخش شادتر از جان پری

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نیست عجب صف زده پیش سلیمان پری
صف سلیمان نگر پیش رخ آن پری
هوش مصنوعی: غیرعادی نیست که موجودات عجیب و غریب در برابر سلیمان صف کشیده‌اند؛ بلکه از زیبایی و جاذبهٔ چهرهٔ آن موجودات است که توجه سلیمان را جلب کرده و او را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
آن پریی کز رخش گشت بشر چون ملک
یافت فراغت ز رنج وز غم درمان پری
هوش مصنوعی: آن پری که به زیبایی‌اش انسانی را به فرشته تبدیل کرد، اکنون از رنج و غم آزاد شده و به آرامش دست یافته است.
تربیت آن پری چشم بشر باز کرد
یافته دیو و ملک گوهر جان زان پری
هوش مصنوعی: چشم انسان به وسیله آن پری زیبا باز شده و روح او از دیوانگی و ملکوتی بودن به حقیقت و زیبایی پی برده است.
ما و منی پاک رفت ماء منی خشک شد
گشت پری آدمی هم شد انسان پری
هوش مصنوعی: ما از خودخواهی و ego رهایی یافته‌ایم و پاک شده‌ایم. مایعی که نمایانگر زندگی و وجود ما بود اکنون به خشک شدن رسیده است. انسان‌هایی که به وجود آمده‌اند، به نوعی به فرشتگانی شبیه شده‌اند که از آزادی و پاکی برخوردارند.
دیده جان شمس دین مفخر تبریز و جان
شاد ز عشق رخش شادتر از جان پری
هوش مصنوعی: چشم من به جمال شمس دین، افتخار تبریز، می‌نگرد و جانم از عشق چهره‌اش شادتر از جان پری است.

حاشیه ها

1394/01/12 08:04
امید طبیب‌زاده

وزن این شعر دوری است و این نکته حتماً باید به این شکل تصریح شود: مفتعلن فاعلن//مفتعلن فاعلن. وزن دوری وزنی است که در پایان هر پاره (نیم مصراع) می توان یک کمیت کوتاه اضافه داشت، بی آنکه وزن به هم بخورد. مثلاً در مصراع «یافت فراغت ز رنج وز غم درمان پری»، پس از «رنج» یک کمیت کوتاه اضافه می آید، مانند اینکه بگوییم: «مفتعلن فاعلاتُ»! در واقع چون وزن دوری است، آن کمیت کوتاه اضافه در پایان نیم مصراع از تقطیع ساقط است. در مصراع «ما و منی پاک رفت ماء منی خشک شد» نیز پس از «رفت» با همین کمیت کوتاه اضافه مواجهیم که آن هم از تقطیع ساقط است ، به همان دلیلی که ذکر شد.

1401/10/12 15:01
علی‌اکبر مصورفر

این که جناب طبیب‌زاده نوشته‌اند:


** پس از «رنج» یک کمیت کوتاه اضافه می‌آید، مانند اینکه بگوییم: «مفتعلن فاعلاتُ»! **


جای بحث دارد. «رنج» یک هجای کشیده و کمیت آن برابر یک بلند و یک کوتاه است. این هجا در وزن به جای هجای بلند آمده است که فقط به دلیل دوری بودن وزن ممکن شده است. پس هجای کوتاهِ اضافه بر وزن، در خود هجای کشیده «رنج» است نه بعد از آن.
 
وزن شعر هم البته همان طور که نوشته‌اند، «مفتعلن فاعلن//مفتعلن فاعلن» است ولی در دو مصراع مورد اشاره، نیم‌مصراع‌های اول بر وزن «مفتعلن فاعلات» (هجای کشیده به جای بلند در پایان) هستند نه بر وزن «مفتعلن فاعلاتُ» که خارج از قواعد وزن دوری است.