گنجور

غزل شمارهٔ ۲۹۹۹

تا چند از فراق مرا کار بشکنی
زاریم نشنوی و مرا زار بشکنی
دستم شکست دست فراقت ز کار و بار
دانستمی دگر به چه مقدار بشکنی
هین شیشه باز هجر رسیدی به سنگلاخ
کاین شیشه‌ام تنک شد هشدار بشکنی
زین سنگلاخ هجر سوی سبزه زار وصل
گر زوترک نرانی ناچار بشکنی
خونم فسرده شد به دل اندر چو ناردانگ
خونش چنین دود چو دل نار بشکنی
باری چو بشکنی دل پرحسرت مرا
در وصل روی دلبر عیار بشکنی
مخدوم شمس دین که شهنشاه بینشی
کز یک نظر دو صد دل و دلدار بشکنی
تبریز از تو فخر به اینت مسلم است
صد تاج را به ریشه دستار بشکنی

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا چند از فراق مرا کار بشکنی
زاریم نشنوی و مرا زار بشکنی
هوش مصنوعی: چقدر دیگر باید از دوری من رنج بکشی؟ آیا نمی‌شنوی که من تا چه حد در این دل‌تنگی زار و نزارم؟
دستم شکست دست فراقت ز کار و بار
دانستمی دگر به چه مقدار بشکنی
هوش مصنوعی: دستم شکست و از کار و بار فاصله گرفتم، متوجه شدم که دیگر به چه اندازه می‌توانی مرا آزار دهی.
هین شیشه باز هجر رسیدی به سنگلاخ
کاین شیشه‌ام تنک شد هشدار بشکنی
هوش مصنوعی: بیا و به من توجه کن، چرا که جدایی و دوری به قدری سخت و شدید شده است که شیشه وجود من به زودی می‌تواند بشکند.
زین سنگلاخ هجر سوی سبزه زار وصل
گر زوترک نرانی ناچار بشکنی
هوش مصنوعی: اگر از این دشواری‌های جدایی به سمت گلزار وصال نروی، ناچار باید بشکنی و تحمل کنی.
خونم فسرده شد به دل اندر چو ناردانگ
خونش چنین دود چو دل نار بشکنی
هوش مصنوعی: دل من همچون ناردانگ، درونش سرد و بی‌حرکت است. اگر دل آتشین و دردمند من را بشکنی، دود آن به آسمان خواهد رفت.
باری چو بشکنی دل پرحسرت مرا
در وصل روی دلبر عیار بشکنی
هوش مصنوعی: اگر روزی دلم را که پر از حسرت است بشکنی، در پیوستن به روی معشوق نابغه‌ات، آن دل شکسته‌ام را نیز خواهی شکست.
مخدوم شمس دین که شهنشاه بینشی
کز یک نظر دو صد دل و دلدار بشکنی
هوش مصنوعی: شمس دین، که صاحب مقام و بینش والایی است، با یک نگاه خود می‌تواند صدها دل و معشوق را به تکه‌های ریز تقسیم کند.
تبریز از تو فخر به اینت مسلم است
صد تاج را به ریشه دستار بشکنی
هوش مصنوعی: هر کسی به خودی خود از ویژگی‌ها و قدرت‌های خاصی برخوردار است و تبریز به درستی به تو افتخار می‌کند زیرا تو می‌توانی با توانایی‌های خود تاج و تخت‌های بسیاری را تحت تأثیر قرار دهی و بشکنی.