غزل شمارهٔ ۲۹۸۴
ای مرغ گیر دام نهانی نهادهای
بر روی دام شعر دخانی نهادهای
چندین هزار مرغ بدین فن بکشتهای
پرهای کشته بهر نشانی نهادهای
مرغان پاسبان تو هیهای میزنند
درهای هویشان چه معانی نهادهای
مرغان تشنه را به خرابات قرب خویش
خمها و بادههای معانی نهادهای
آن خنب را که ساقی و مستیش بود نبرد
از بهر شب روی که تو دانی نهادهای
در صبر و توبه عصمت اسپر سرشتهای
و اندر جفا و خشم سنانی نهادهای
بی زحمت سنان و سپر بهر مخلصان
ملکی درون سبع مثانی نهادهای
زیر سواد چشم روان کرده موج نور
و اندر جهان پیر جوانی نهادهای
در سینه کز مخیله تصویر میرود
بی کلک و بیبنان تو بنانی نهادهای
چندین حجاب لحم و عصب بر فراز دل
دل را نفوذ و سیر عیانی نهادهای
غمزه عجبتر است که چون تیر میپرد
یا ابروی که بهر کمانی نهادهای
اخلاق مختلف چو شرابات تلخ و نوش
در جسمهای همچو اوانی نهادهای
وین شربت نهان مترشح شد از زبان
سرجوش نطق را به لسانی نهادهای
هر عین و هر عرض چو دهان بسته غنچهای است
کان را حجاب مهد غوانی نهادهای
روزی که بشکفانی و آن پرده برکشی
ای جان جان جان که تو جانی نهادهای
دلهای بیقرار ببیند که در فراق
از بهر چه نیاز و کشانی نهادهای
خاموش تا بگوید آن جان گفتهها
این چه دراز شعبده خوانی نهادهای
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای مرغ گیر دام نهانی نهادهای
بر روی دام شعر دخانی نهادهای
هوش مصنوعی: ای پرنده، تو در دام پنهانی گرفتار شدهای و بر روی دام، شعلههای دیوانگی را قرار دادهای.
چندین هزار مرغ بدین فن بکشتهای
پرهای کشته بهر نشانی نهادهای
هوش مصنوعی: تو تعداد زیادی مرغ را با این روش کشتهای و پرهای آنها را به عنوان نشانهای در جایی قرار دادهای.
مرغان پاسبان تو هیهای میزنند
درهای هویشان چه معانی نهادهای
هوش مصنوعی: پرندگان نگهبان تو به صدای بلند ندا میدهند که درهای شهوت و تمایلات خود را چقدر معانی عمیقی نهادهای؟
مرغان تشنه را به خرابات قرب خویش
خمها و بادههای معانی نهادهای
هوش مصنوعی: پرندگانی که تشنهاند، در جایی با فضایی خاص و پررمز و راز، با نوشیدنیها و مفاهیمی عمیق پذیرایی شدهاند.
آن خنب را که ساقی و مستیش بود نبرد
از بهر شب روی که تو دانی نهادهای
هوش مصنوعی: بازی کنانی که در شب به شادی و مستی مشغولند، به خاطر این شب خاص یا دلیل دیگری، نمیتوانند آن حال و هوای خوش را ترک کنند، و تو بهتر از همه این را میدانی.
در صبر و توبه عصمت اسپر سرشتهای
و اندر جفا و خشم سنانی نهادهای
هوش مصنوعی: در صبر و توبه از معصومیت خود محافظت کردهای و در زمان جفا و خشم، خصلتهای تنبیهی را به نمایش گذاشتهای.
بی زحمت سنان و سپر بهر مخلصان
ملکی درون سبع مثانی نهادهای
هوش مصنوعی: بدون زحمت و کار سخت، شمشیر و سپر برای عاشقان خداوند در دل سورههای هفتگانه قرار دادهای.
زیر سواد چشم روان کرده موج نور
و اندر جهان پیر جوانی نهادهای
هوش مصنوعی: زیر پلکهای چشمت، موجی از نور به راه افتاده و در این جهان، زندگی و جوانی به تصویر کشیده شده است.
در سینه کز مخیله تصویر میرود
بی کلک و بیبنان تو بنانی نهادهای
هوش مصنوعی: در قلبی که از خیال پر میشود، هیچ تقلب و فریبکاری وجود ندارد. اما تو به شیوهای خاص بنیاد و پایهای گذاشتهای.
چندین حجاب لحم و عصب بر فراز دل
دل را نفوذ و سیر عیانی نهادهای
هوش مصنوعی: عدهای موانع و پردهها که از گوشت و عصب تشکیل شده، بر روی دل قرار دارد و مانع از نفوذ و درک واقعیات قلبی شده است.
غمزه عجبتر است که چون تیر میپرد
یا ابروی که بهر کمانی نهادهای
هوش مصنوعی: غمزۀ چشم به قدری جالب و خیرهکننده است که مانند تیری پرتاب میشود، یا ابرو که بهعنوان کمان برای آن استفاده شده است.
اخلاق مختلف چو شرابات تلخ و نوش
در جسمهای همچو اوانی نهادهای
هوش مصنوعی: اخلاقهای گوناگون مانند نوشیدنیهای تلخ و شیرین هستند که در جسمهایی مانند ظرفهایی قرار داده شدهاند.
وین شربت نهان مترشح شد از زبان
سرجوش نطق را به لسانی نهادهای
هوش مصنوعی: این نوشیدنی پنهانی از زبان جوشانی جاری شده است که تو آن را با زبانی بیان کردهای.
هر عین و هر عرض چو دهان بسته غنچهای است
کان را حجاب مهد غوانی نهادهای
هوش مصنوعی: هر چیزی که به چشم دیده میشود یا به صورت جسمی وجود دارد، مانند غنچهای است که دهانش بسته شده و در محیطی خاص پنهان شده است؛ این محیط، نمادی از دنیا و موانع مادی است که بر روی آن واقعیتهای عمیقتر و معنویتر را میپوشاند.
روزی که بشکفانی و آن پرده برکشی
ای جان جان جان که تو جانی نهادهای
هوش مصنوعی: روزی که تو به بالندگی و شکوفایی برسی و پرده را کنار بزنی، ای جان، تو هستی که جان را در وجود خویش قرار دادهای.
دلهای بیقرار ببیند که در فراق
از بهر چه نیاز و کشانی نهادهای
هوش مصنوعی: دلهای بیقرار ببینند که به خاطر چه عطش و اشتیاقی برای جدایی را تحمل کردهای.
خاموش تا بگوید آن جان گفتهها
این چه دراز شعبده خوانی نهادهای
هوش مصنوعی: سکوت کن تا آن روح، ناگفتهها را بگوید. تو چه شعبدهبازی طولانی به نمایش گذاشتهای؟