گنجور

غزل شمارهٔ ۲۹۶۱

در رنگ یار بنگر تا رنگ زندگانی
بر روی تو نشیند ای ننگ زندگانی
هر ذره‌ای دوان است تا زندگی بیابد
تو ذره‌ای نداری آهنگ زندگانی
گر ز آنک زندگانی بودی مثال سنگی
خوش چشمه‌ها دویدی از سنگ زندگانی
در آینه بدیدم نقش خیال فانی
گفتم چیی تو گفتا من زنگ زندگانی
اندر حیات باقی یابی تو زندگان را
وین باقیان کیانند دلتنگ زندگانی
آن‌ها که اهل صلحند بردند زندگی را
وین ناکسان بمانند در جنگ زندگانی

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در رنگ یار بنگر تا رنگ زندگانی
بر روی تو نشیند ای ننگ زندگانی
هوش مصنوعی: به زیبایی معشوق خود نگاه کن تا زندگی و شادی بر چهره‌ات بپاشد، ای مایه شرمساری زندگی.
هر ذره‌ای دوان است تا زندگی بیابد
تو ذره‌ای نداری آهنگ زندگانی
هوش مصنوعی: هر ذره‌ای در جهان به دنبال زندگی و حیات است، اما تو هیچ تلاشی برای به دست آوردن زندگی و شادابی نداری.
گر ز آنک زندگانی بودی مثال سنگی
خوش چشمه‌ها دویدی از سنگ زندگانی
هوش مصنوعی: اگر زندگی را به سنگی تشبیه کنیم، چشمه‌های زیبا و دل‌انگیز همه از دل آن سنگ بیرون می‌آیند و زندگی را دل‌نشین‌تر می‌سازند.
در آینه بدیدم نقش خیال فانی
گفتم چیی تو گفتا من زنگ زندگانی
هوش مصنوعی: در آینه دیدم تصویری از خیال زودگذر زندگی و از آن پرسیدم که تو کیستی و آن تصویر پاسخ داد که من صدای زندگی هستم.
اندر حیات باقی یابی تو زندگان را
وین باقیان کیانند دلتنگ زندگانی
هوش مصنوعی: در زندگی باقی، تو می‌توانی زندگان را ببینی، اما این باقی‌ها که زندگی می‌کنند، در واقع دلتنگ زندگی هستند.
آن‌ها که اهل صلحند بردند زندگی را
وین ناکسان بمانند در جنگ زندگانی
هوش مصنوعی: کسانی که روح صلح و سازش دارند، به زندگی خوب و آرامی دست می‌یابند، اما افرادی که درگیر جنگ و درگیری هستند، همچنان در سختی و کشمکش زندگی می‌گذرانند.

حاشیه ها

1393/04/12 16:07
سعید

سلام - با تشکر از گنجور - میخواستم بدانم در اینجا " آنک " در بیت سوم با چه معنی ای لطیف تر خواهد بود : 1 - به معنی آنکه یا 2- به معنی آنک اشاره به دور در مقابل اینک اشاره به نزدیک . با سپاس

1393/04/14 00:07
رسته

گر ز آنک زندگانی بودی مثال سنگی // خوش چشمه‌ها دویدی از سنگ زندگانی
آنک = آنکه
در رسم‌الخط قدیم آن‌جور می‌نوشتند ولی امروز «آنکه» می نویسند.
آنکه ضمیر مبهم است، اشاره به حالت و یا چیز معین و مشخصی ندارد.
هم چنین فعل جمله ( بودی)‌ در و جه تردیدی صرف شده است که در گذشته هم در شعر و هم در نثر و هم در محاوره به کار می‌رفته است ولی امروزه از بین رفته است و فقط در بعضی لهجه‌های محلی باقی‌مانده است. هر دو جمله، جملهٔ پایه در مصرع نخست و جملهٔ پیرو در مصرع دوم، در وجه تردیدی هستند و یک حالت فرضی و خیالی را بیان می‌کنند.
در گذشته اگر کسی حالت فرضی و خیالی و یا رؤیا را در وجه خبری بیان می‌کرد ناهنجاری دستوری به شمار می‌رفت و به خاطر نارسایی گفتار ، از بیان مقصود و معنای خود باز می‌ماند.