غزل شمارهٔ ۲۹۵۲
گر از شراب دوشین در سر خمار داری
بگذار جام ما را با این چه کار داری
ور تازهای نه دوشین بنشین بیا بنوش این
تا از خیال پیشین زنهار سر نخاری
تا سنگ را پرستی از دیگران گسستی
دریا تو را نشاید گر سیل یاد آری
در بارگاه خاقان سودای پرنفاقان
زنبیل هر گدایی در پیش شهریاری
فهرست یاد کینی با لطف ساتکینی
اندر بهشت وآنگه در شعلههای ناری
زین سر اگر ببینی مویی ز خوب چینی
نی پرده زیر ماند نی نعرههای زاری
نی غورهای بجوشی نی سرکهای فروشی
الا شراب نوشی انگور میفشاری
انگور این وجودت افشردن تو سودت
انگار کین نبودت تا چند مهر کاری
وقتی که دررمیدی تو سوی شمس تبریز
آن جا خدای داند کاندر چه لاله زاری
غزل شمارهٔ ۲۹۵۱: زان خاک تو شدم تا بر من گهر بباریغزل شمارهٔ ۲۹۵۳: بازآمدی که ما را درهم زنی به شوری
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گر از شراب دوشین در سر خمار داری
بگذار جام ما را با این چه کار داری
هوش مصنوعی: اگر در حال لذت بردن از شراب دلخواه خود هستی و مستی را در وجودت حس میکنی، کار خود را بکن و به جام ما توجهی نکن.
ور تازهای نه دوشین بنشین بیا بنوش این
تا از خیال پیشین زنهار سر نخاری
هوش مصنوعی: اگر نوشیدنی تازهای نیست، بیا بنشین و بنوش. این کار را بکن تا از خیالات گذشته خود را دور کنی و با یادآوری آنها آزار ندهی.
تا سنگ را پرستی از دیگران گسستی
دریا تو را نشاید گر سیل یاد آری
هوش مصنوعی: هرگاه که از عشق و محبت دیگران جدا شوی و به مقام بلندی دست یابی، دریا برای تو سزاوار است، حتی اگر تو را به یاد سیل بیندازد.
در بارگاه خاقان سودای پرنفاقان
زنبیل هر گدایی در پیش شهریاری
هوش مصنوعی: در محضر شاه، هر کس که به فکر خودش باشد، در نهایت تنها یک خواسته خود را به نمایش میگذارد و آن این است که در برابر قدرت حقهدار، فقط به فکر منفعت خود باشد.
فهرست یاد کینی با لطف ساتکینی
اندر بهشت وآنگه در شعلههای ناری
هوش مصنوعی: در یاد تو با محبت و مهربانی مانند آنچه در بهشت وجود دارد، فهرستی از کینهها را به فراموشی میسپارم و سپس در آتشهای عذاب گرفتار میشوم.
زین سر اگر ببینی مویی ز خوب چینی
نی پرده زیر ماند نی نعرههای زاری
هوش مصنوعی: اگر از این سر، مویی از زیبایی چینی را ببینی، نه پرده زیر میماند و نه صدای ناله و زاری به گوش میرسد.
نی غورهای بجوشی نی سرکهای فروشی
الا شراب نوشی انگور میفشاری
هوش مصنوعی: اگر از انگور بازیافتی نداشته باشی و سرکهای هم نفروشی، پس فقط شراب بنوش و انگور را بفشار.
انگور این وجودت افشردن تو سودت
انگار کین نبودت تا چند مهر کاری
هوش مصنوعی: انگور وجود تو را فشار میدهند و از آن عصارهای میگیرند، اما این کار برای تو سودی ندارد. آیا این نبودنت تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟
وقتی که دررمیدی تو سوی شمس تبریز
آن جا خدای داند کاندر چه لاله زاری
هوش مصنوعی: وقتی که به سمت شمس تبریز رفتی، برای خداوند مشخص است که در چه دشت زیبایی قرار داری.
حاشیه ها
1398/03/02 17:06
..
گر تازهای نه دوشین،
بنشین بیا بنوش این
دریا تو را نشاید
گر سیل یاد آری..