گنجور

غزل شمارهٔ ۲۹۵۱

زان خاک تو شدم تا بر من گهر بباری
چون موی از آن شدم من تا تو سرم بخاری
زان دست شستم از خود تا دست من تو گیری
زان چون خیال گشتم تا در دلم گذاری
زان روز و شب دریدم در عاشقی گریبان
تا تو ز مشرق دل چون مه سری برآری
زان اشکبار گشتم چون ابر در بهاران
تا نوبهار حسنت بر من کند بهاری
حمال آن امانت کان را فلکت نپذرفت
گشتم به اعتمادی کز لطف توست یاری
شاها به حق آنک بر لوح سینه هر دم
از بهر بت پرستان نوصورتی نگاری
بنمای صورتی را کان لوح درنگنجد
تا بت پرست و بتگر یابند رستگاری

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زان خاک تو شدم تا بر من گهر بباری
چون موی از آن شدم من تا تو سرم بخاری
هوش مصنوعی: من از خاک تو به وجود آمده‌ام تا بر من زیور و زیبایی بارانی. همان‌طور که موی من از توست، من نیز به تو وابسته‌ام تا تو گرمابخش زندگی‌ام باشی.
زان دست شستم از خود تا دست من تو گیری
زان چون خیال گشتم تا در دلم گذاری
هوش مصنوعی: به خاطر تو از خودم فاصله گرفتم تا تو به من نزدیک‌تر شوی. وقتی به تو فکر می‌کنم، فکر می‌کنم که چطور می‌توانم تو را در دل خود جای دهم.
زان روز و شب دریدم در عاشقی گریبان
تا تو ز مشرق دل چون مه سری برآری
هوش مصنوعی: از آن روزی که عاشق شدم، به شدت در غم و اندوهی بی‌پایان غرق شدم، تا اینکه تو مانند ماه از سمت مشرق دل مرا روشن کردی.
زان اشکبار گشتم چون ابر در بهاران
تا نوبهار حسنت بر من کند بهاری
هوش مصنوعی: از آن عواطف و احساسات ناراحت‌کننده به شدت متاثر شدم، مانند ابری که در بهار می‌بارد. تا اینکه بهار زیبایی تو دوباره بر سر من ببارد و زندگی‌ام را شاداب کند.
حمال آن امانت کان را فلکت نپذرفت
گشتم به اعتمادی کز لطف توست یاری
هوش مصنوعی: من بار سنگین امانت را بر دوش خود نمی‌پذیرم، زیرا به اعتمادی که از لطف تو به من رسیده، به یاری تو تکیه کرده‌ام.
شاها به حق آنک بر لوح سینه هر دم
از بهر بت پرستان نوصورتی نگاری
هوش مصنوعی: ای پادشاه، به راستی که هر لحظه بر دل‌ها و سینه‌های ما، به خاطر پرستندگان بت، تصویری تازه نقش می‌بندی.
بنمای صورتی را کان لوح درنگنجد
تا بت پرست و بتگر یابند رستگاری
هوش مصنوعی: به یک چهره‌ای اشاره کن که آن‌قدر بزرگ و خاص باشد که هیچ چیزی نتواند در آن جا بگیرد؛ به طوری که بت‌پرستان و بت‌سازان هم بتوانند نجات پیدا کنند.