گنجور

غزل شمارهٔ ۲۹۵

الا ای روی تو صد ماه و مهتاب
مگو شب گشت و بی‌گه گشت بشتاب
مرا در سایه‌ات ای کعبه جان
به هر مسجد ز خورشیدست محراب
غلط گفتم که اندر مسجد ما
برون در بود خورشید بواب
از این هفت آسیا ما نان نجوییم
ننوشیم آب ما زین سبز دولاب
مسبب اوست اسباب جهان را
چه باشد تار و پود لاف اسباب
ز مستی در هزاران چَه فتادیم
برون مان می‌کشد عشقش به قلاب
چه رونق دارد از تو مجلس جان
زهی چشم و چراغ جان اصحاب
بخندد باغ دل زان سرو مقبل
بجوشد خون ما زین شاخ عناب
فتوح اندر فتوح اندر فتوحی
توی مفتاح و حق، مفتاحِ ابواب
ز نفط انداز عشق آتشینت
زمین و آسمان لرزان چو سیماب
بر مستانش آید می به دعوی
خلق گردد برانندش به مضراب
خمش کن ختم کن ای دل چو دیدی
که آن خوبی نمی‌گنجد در القاب

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

الا ای روی تو صد ماه و مهتاب
مگو شب گشت و بی‌گه گشت بشتاب
هوش مصنوعی: ای چهره‌ات مانند صد ماه و مهتاب است، پس نگو که شب شده و وقت خواب است، با عجله بیا!
مرا در سایه‌ات ای کعبه جان
به هر مسجد ز خورشیدست محراب
هوش مصنوعی: من در سایهٔ تو ای کعبهٔ دل در هر مسجدی احساس نور و روشنایی می‌کنم، گویی محراب آنجا از تابش خورشید پر شده است.
غلط گفتم که اندر مسجد ما
برون در بود خورشید بواب
هوش مصنوعی: من اشتباه گفتم که در مسجد ما، خورشید در بیرون در است.
از این هفت آسیا ما نان نجوییم
ننوشیم آب ما زین سبز دولاب
هوش مصنوعی: ما از این هفت آسیاب، نانی نمی‌خواهیم و از آن نخواهیم نوشید، آب ما از این چشمه‌های سبز است.
مسبب اوست اسباب جهان را
چه باشد تار و پود لاف اسباب
هوش مصنوعی: علت و منبع همه چیزها در جهان تنها اوست، پس چه اهمیتی دارد که علت‌های ظاهری و ناپایدار را به رخ بکشیم؟
ز مستی در هزاران چَه فتادیم
برون مان می‌کشد عشقش به قلاب
هوش مصنوعی: در حالت مستی و شور ، در هزاران مشکلات و موانع گرفتار شدیم و عشق او ما را به سوی خود می‌کشد، مانند قلابی که ما را به دام می‌اندازد.
چه رونق دارد از تو مجلس جان
زهی چشم و چراغ جان اصحاب
هوش مصنوعی: مجلس تو با وجودت جانی دوباره می‌گیرد و حال و هوایی تازه می‌شود. تو نور چشم و روشنی‌بخش روح دوستان هستی.
بخندد باغ دل زان سرو مقبل
بجوشد خون ما زین شاخ عناب
هوش مصنوعی: به خاطر دیدن آن سرو خوش‌بر و برگ، دل باغ ما شاد می‌شود و بخندد. همچنین، به خاطر زیبایی‌هایش، احساس شور و شعف در خون ما به‌جوش می‌آید.
فتوح اندر فتوح اندر فتوحی
توی مفتاح و حق، مفتاحِ ابواب
هوش مصنوعی: درهای پیروزی و دستاوردها بر روی تو باز است و تو کلید این درها را در دست داری، چه اینکه حقیقت و علم به تو این امکان را می‌دهد تا به هر در که می‌خواهی وارد شوی.
ز نفط انداز عشق آتشینت
زمین و آسمان لرزان چو سیماب
هوش مصنوعی: از عشق تو آتش‌هایی به پا شده که زمین و آسمان را به تلاطم و لرزش درآورده است، مانند جیوه‌ای که همواره در حال حرکت است.
بر مستانش آید می به دعوی
خلق گردد برانندش به مضراب
هوش مصنوعی: نوشیدن شراب برای سرمست‌ها به گونه‌ای است که گویا به خاطر آن، مردم به دنبال او می‌روند و او را با ضربه‌های ساز می‌رانند.
خمش کن ختم کن ای دل چو دیدی
که آن خوبی نمی‌گنجد در القاب
هوش مصنوعی: ای دل، اگر دیدی که آن خوبی و زیبایی در نام‌ها و عناوین نمی‌گنجد، سکوت کن و این موضوع را پایان بده.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۹۵ به خوانش پری ساتکنی عندلیب

حاشیه ها

1395/12/14 14:03
رضا

منظور از هفت آسیا سیارات منظومه شمسی است.