گنجور

غزل شمارهٔ ۲۹۴۸

ای کرده رو چو سرکه چه گردد ار بخندی
والله ز سرکه رویی تو هیچ برنبندی
تلخی ستان شکر ده سیلی بنوش و سر ده
خندان بمیر چون گل گر ز آنک ارجمندی
چون مو شده‌ست آن مه در خنده است و قهقه
چت کم شود که گه گه از خوی ماه رندی
بشکفته است شوره تو غوره‌ای و غوره
آخر تو جان نداری تا چند مستمندی
با کان غم نشینی شادی چگونه بینی
از موش و موش خانه کی یافت کس بلندی
بالای چرخ نیلی یابند جبرئیلی
وز خاک پای پاکان یابند بی‌گزندی
زان رنگ روی و سیما اسرار توست پیدا
کاندر کدام کویی چه یار می‌پسندی
چون چشم می‌گشاید در چشم می‌نماید
گر ز آنک ریش گاوی ور شیر هوشمندی
قارون مثال دلوی در قعر چه فرو شد
عیسی به بام گردون بنمود خوش کمندی
گر دلو سر برآرد جز آب چه ندارد
پاره شود بپوسد در ظلمت و نژندی
ای لولیان لالا بالا پریده بالا
وارسته زین هیولا فارغ ز چون و چندی

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای کرده رو چو سرکه چه گردد ار بخندی
والله ز سرکه رویی تو هیچ برنبندی
هوش مصنوعی: اگر تو با آن چهره‌ات مانند سرکه بخندی، بعید است که هیچ چیزی بتواند جلوه‌ات را بپوشاند و از زیبایی‌ات بکاهد.
تلخی ستان شکر ده سیلی بنوش و سر ده
خندان بمیر چون گل گر ز آنک ارجمندی
هوش مصنوعی: بدی‌ها و تلخی‌ها را دور کن، با شیرینی‌ها و خوشی‌ها مواجه شو. زندگی را با لبخند و شادی بگذران و حتی اگر در سختی‌ها هستی، شبیه گلی باش که در نهایت زیبایی و ارزشمندی‌اش را حفظ می‌کند.
چون مو شده‌ست آن مه در خنده است و قهقه
چت کم شود که گه گه از خوی ماه رندی
هوش مصنوعی: وقتی که آن دختر زیبا در حال خندیدن و شادی است، دیگر نباید به خاطر زیبایی‌اش غمگین شوی، چرا که گاهی از همین زیبایی‌اش بازیگوشی و شیطنت نمایان می‌شود.
بشکفته است شوره تو غوره‌ای و غوره
آخر تو جان نداری تا چند مستمندی
هوش مصنوعی: تو از شوره‌زار خویش به جوایزی دست یافته‌ای، اما در نهایت آنچه به دست آورده‌ای ارزشمند نیست و تو حتی قادر به تحمل این وضع نمی‌باشی. پس تا کی باید در این حالت ناامیدی باقی بمانی؟
با کان غم نشینی شادی چگونه بینی
از موش و موش خانه کی یافت کس بلندی
هوش مصنوعی: اگر در مکانی پر از غم و اندوه زندگی کنی، چگونه می‌توانی شادی را مشاهده کنی؟ آیا کسی می‌تواند در دنیای موش‌ها و خانه‌های موشی، به دنبال بلندی و رهایی باشد؟
بالای چرخ نیلی یابند جبرئیلی
وز خاک پای پاکان یابند بی‌گزندی
هوش مصنوعی: در آسمان نیلی، فرشته‌ای مانند جبرئیل پیدا می‌شود و از خاک پاهای پاکان، چیزی را می‌یابند که بدون آسیب است.
زان رنگ روی و سیما اسرار توست پیدا
کاندر کدام کویی چه یار می‌پسندی
هوش مصنوعی: از زیبایی چهره و شخصیت تو، رازهای درونت هویداست. در کدامین خیابان، چه عاشقی را می‌پسندی؟
چون چشم می‌گشاید در چشم می‌نماید
گر ز آنک ریش گاوی ور شیر هوشمندی
هوش مصنوعی: زمانی که کسی چشمش را باز می‌کند، در چشمان دیگران نیز می‌بیند. این وابسته به این است که آیا او حکیم و دانا است یا اینکه تنها به ظاهر دنیا می‌نگرد.
قارون مثال دلوی در قعر چه فرو شد
عیسی به بام گردون بنمود خوش کمندی
هوش مصنوعی: قارون مانند طلا است که در عمق دریا گم شده و عیسی در آسمان‌ها با نرمی خود، لطفی را نشان می‌دهد.
گر دلو سر برآرد جز آب چه ندارد
پاره شود بپوسد در ظلمت و نژندی
هوش مصنوعی: اگر گلدانی سر خود را از آب خارج کند، چیزی جز آب ندارد و اگر پاره شود، در تاریکی پوک می‌شود و نابود می‌گردد.
ای لولیان لالا بالا پریده بالا
وارسته زین هیولا فارغ ز چون و چندی
هوش مصنوعی: ای لولیان، بیدار شوید و بپروازید! از این هیولاها و مشکلات رها شده‌اید و دیگر به نگرانی‌ها و پرسش‌ها فکر نکنید.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۹۴۸ به خوانش علی اسلامی مذهب

حاشیه ها

1399/09/14 14:12
مسعود

ای لولیان لالا با( لا) پریده بالا