گنجور

غزل شمارهٔ ۲۹۲۷

ز کجا آمده‌ای می‌دانی
ز میان حرم سبحانی
یاد کن هیچ به یادت آید
آن مقامات خوش روحانی
پس فراموش شدستت آن‌ها
لاجرم خیره و سرگردانی
جان فروشی به یکی مشتی خاک
این چه بیع است بدین ارزانی
بازده خاک و بدان قیمت خود
نی غلامی ملکی سلطانی
جهت تو ز فلک آمده‌اند
خوبرویان خوش پنهانی

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز کجا آمده‌ای می‌دانی
ز میان حرم سبحانی
هوش مصنوعی: تو خود می‌دانی از کجا آمده‌ای، از دل حرم پر از جلال و زیبایی.
یاد کن هیچ به یادت آید
آن مقامات خوش روحانی
هوش مصنوعی: به یاد بیاور که اگر به یاد می‌آوری، آن موقعیت‌های زیبا و روحانی در ذهنت زنده خواهند شد.
پس فراموش شدستت آن‌ها
لاجرم خیره و سرگردانی
هوش مصنوعی: بنابراین، تو دیگر آن‌ها را فراموش کرده‌ای و در نتیجه، در سردرگمی و حیرت به سر می‌بری.
جان فروشی به یکی مشتی خاک
این چه بیع است بدین ارزانی
هوش مصنوعی: فروش جان خود به یک مشت خاک، چه معامله‌ی عجیب و ارزانی است.
بازده خاک و بدان قیمت خود
نی غلامی ملکی سلطانی
هوش مصنوعی: خاک و زمین هم دارای ارزش و قیمتی هستند و شایسته نیست که به جایگاهی پایین‌تر تن بدهند، حتی اگر برای آنها مقام و سلطنتی فراهم شود.
جهت تو ز فلک آمده‌اند
خوبرویان خوش پنهانی
هوش مصنوعی: زیبایانی که به دلخواه خود، از آسمان به سوی تو آمده‌اند، با ظرافت و در خفا حضور دارند.

حاشیه ها

1399/02/19 17:05
محمد خلیلی

واقعا جناب مولانا چه زیبا گفته اند پیرامون ارزش ادمی و خودفروشی های ارزان گاه گاه وی

1399/08/13 19:11
همایون

غزل خوبرویان خوش پنهان
از آنجا که ملک ها و سلطان ها همه در سینه خاک جای دارند، خاک هم میتواند عزیز شود
ای خاک اگر سینه تو بشکافند
بس گوهر قیمتی که در سینه تست
خوبرویان خوش خبر پنهانی هم جایگاهشان در سینه انسان است از اینرو پنهان هستند
سینه انسان سینه هستی است سینه آسمان و زمین است

1399/10/02 18:01
حلال

اگر بعد از غلامی ویرگول باشد معنی درستتر می اید. مواوی میگوید شما غلام و وابسته به خاک نیستید بلکه ملک و سلطان هستید و به این منظور لذات معنوی که مانند خوبرویان در خلوت باشند برای تو مهیا است اگر از خاک دل برکنید.