غزل شمارهٔ ۲۹۲۴
آه از عشق جمال حورهای
کو گرفت از عاشقانش دورهای
زندگیِ نوبهنو از کشتنش
صحتی تازه شد از رنجورهای
گر گهر داری ببین حال مرا
در تک دریا ز دریا دورهای
گفتم: ای عقلم کجایی؟ عقل گفت:
«چون شدم مِی، چون کنم انگورهای؟!»
جان بسوز و سرمه کن خاکسترش
تا نمانَد در دو عالم کورهای
تا کند جانهای بیجان در سماع
گرد آن شهد ازل زنبورهای
تا کند آن شمس تبریزی به حق
جمله ویرانهات را معمورهای
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آه از عشق جمال حورهای
کو گرفت از عاشقانش دورهای
هوش مصنوعی: عشق به زیبایی یک حوری آنقدر قوی و جذاب است که عاشقانش را به مدت طولانی درگیر خود میکند.
زندگیِ نوبهنو از کشتنش
صحتی تازه شد از رنجورهای
هوش مصنوعی: زندگی به تازگی دوباره شروع شده و از مرگ، نواندیشی و شادابی تازهای به وجود آمده است. این تغییر نشاندهنده این است که پس از تحمل درد و رنج، میتوان به زندگی جدیدی دست یافت.
گر گهر داری ببین حال مرا
در تک دریا ز دریا دورهای
هوش مصنوعی: اگر جواهر با ارزشی داری، حالت مرا در دریا که تنها در کنار دریا است، تماشا کن.
گفتم: ای عقلم کجایی؟ عقل گفت:
«چون شدم مِی، چون کنم انگورهای؟!»
هوش مصنوعی: من به عقل خود گفتم: کجایی؟ عقل پاسخ داد: وقتی که من تبدیل به شراب شدم، دیگر چه نیازی به انگور دارم؟
جان بسوز و سرمه کن خاکسترش
تا نمانَد در دو عالم کورهای
هوش مصنوعی: جان خود را به آتش بزن و از خاکسترش سرمه بساز تا در این دو جهان چیزی از آن باقی نماند.
تا کند جانهای بیجان در سماع
گرد آن شهد ازل زنبورهای
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف حالاتی میپردازد که در آن جانهای خسته و بیروح، در حال خوشی و شوق به دور شهدی ازلی میچرخند. این شهد به نوعی نماد لذتی عمیق و معنوی است که میتواند جانها را زنده کند و به آنان زندگی و رونق ببخشد. به طور کلی، مفهوم این بیت بیانگر این است که در شرایط شاد و با طراوت، روحها میتوانند زنده شوند و به اوج خوشحالی برسند.
تا کند آن شمس تبریزی به حق
جمله ویرانهات را معمورهای
هوش مصنوعی: تا آن خورشید تبریزی به حق، تمام نابسامانیها و خرابهای تو را به آبادانی و شکوفایی تبدیل کند.
حاشیه ها
1397/07/10 21:10
نادر..
جان بسوز و سرمه کن خاکسترش...