غزل شمارهٔ ۲۹۲۳
باد بین اندر سرم از بادهای
نوش کردم از کف شهزادهای
جان چو اندر بادهٔ او غوطه خورْد
بر سر آمد تابناکی سادهای
چشم جان میدید نقشی بوالعجب
هر طرف زیبانگاری شادهای
هر دو گامی مست عشقی خفتهای
بر سر او ساقیی اِستادهای
زان هوس شد پای دلها بستهای
زان طرب شد پَرِّ جان بگشادهای
نوشنوش مستیان بر عرش رفت
تا گرو شد زهد را سجادهای
شمس تبریزی سر این دولت است
در نهانْ او دولتی آمادهای
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
باد بین اندر سرم از بادهای
نوش کردم از کف شهزادهای
هوش مصنوعی: باد در سرم میپیچد، چونکه از جام جوانی نوشیدم که از دستان یک شاهزاده به من رسید.
جان چو اندر بادهٔ او غوطه خورْد
بر سر آمد تابناکی سادهای
هوش مصنوعی: وقتی جان در شراب او غرق میشود، زیبایی و درخشندگی سادهای به اوج میرسد.
چشم جان میدید نقشی بوالعجب
هر طرف زیبانگاری شادهای
هوش مصنوعی: چشم دل تصویری شگفتانگیز میدید که در هر سو زیبایی مشغول تماشا بود.
هر دو گامی مست عشقی خفتهای
بر سر او ساقیی اِستادهای
هوش مصنوعی: دوتا قدم در عشق، تو خوابیدی و دربارهاش فکر میکنی؛ در حالی که یک ساقی در کنارت ایستاده است.
زان هوس شد پای دلها بستهای
زان طرب شد پَرِّ جان بگشادهای
هوش مصنوعی: از آن آرزو، دلها به بند کشیده شدند و از آن شادمانی، روحها آزاد شدهاند.
نوشنوش مستیان بر عرش رفت
تا گرو شد زهد را سجادهای
هوش مصنوعی: مستی و شادی افراد سرخوش به بالای آسمانها رسید و بهدنبال آن، زهد و دینداری تنها بر روی سجادهاش باقی ماند.
شمس تبریزی سر این دولت است
در نهانْ او دولتی آمادهای
هوش مصنوعی: شمس تبریزی، اساس و ریشهای دارد که در پس پرده پنهان است و او خود نماد یک قدرت و سلطنت پنهان است که در دسترس همه نیست.