غزل شمارهٔ ۲۹۲۰
ای بهار سبز و تر شاد آمدی
وی نگار سیمبر شاد آمدی
درفکندی در سر و جان فتنهای
ای حیات جان و سر شاد آمدی
درفکن اندر دماغ مرد و زن
صد هزاران شور و شر شاد آمدی
از بر سیمین تو کارم زر است
ای بلای سیم و زر شاد آمدی
پای خود بر تارک خورشید نه
ای تو خورشید و قمر شاد آمدی
لعل گوید از میان کان تو را
سوی آن کوه و کمر شاد آمدی
شمس تبریزی که عالم از رخت
هست مست و بیخبر شاد آمدی
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای بهار سبز و تر شاد آمدی
وی نگار سیمبر شاد آمدی
هوش مصنوعی: ای بهار خوشرنگ و شاداب، خوش آمدی! ای محبوبی با چهرهی زیبا و نقرهای، خوش آمدی!
درفکندی در سر و جان فتنهای
ای حیات جان و سر شاد آمدی
هوش مصنوعی: تو با ورود خود به زندگیام، در دل و جانم غوغایی به پا کردی. ای حیات، خوش آمدی و جانم شاد شد.
درفکن اندر دماغ مرد و زن
صد هزاران شور و شر شاد آمدی
هوش مصنوعی: در دل مردان و زنان، هزاران شور و شوق برپا کردی و شادی آوردی.
از بر سیمین تو کارم زر است
ای بلای سیم و زر شاد آمدی
هوش مصنوعی: من به خاطر زیبایی و دلربایی تو، به جای کارهای عادی و مادی، به کارهایی باارزش و گرانبها مشغول هستم. تو، ای زیبایی که هم چون نقره و طلا میدرخشی، به نزد من آمدهای و شادیام را افزون کردهای.
پای خود بر تارک خورشید نه
ای تو خورشید و قمر شاد آمدی
هوش مصنوعی: تو بر بالای خورشید ایستادهای و در اینجا تو همانند خورشید و ماه هستی که خوشحال و باطراوت به اینجا آمدهای.
لعل گوید از میان کان تو را
سوی آن کوه و کمر شاد آمدی
هوش مصنوعی: گردنبند قرمز که نشان زیبایی و ارزش توست، از دل این معدن به تو میگوید که به سوی آن کوه و دمنوش شاداب و خوشمنظر آمدهای.
شمس تبریزی که عالم از رخت
هست مست و بیخبر شاد آمدی
هوش مصنوعی: شمس تبریزی که وجودش باعث سرمستی و شادی دیگران است، با حالتی شاد و غافل از عالم به میان آمده است.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۲۹۲۰ به خوانش فاطمه زندی
حاشیه ها
1403/12/20 20:02
رضا کاکولوند
Reza Kakulvand Tasnif Bahar Singer & Music Composer Poetry Molana ghazaliate shams