گنجور

غزل شمارهٔ ۲۹۱۳

باز چون گل سوی گلشن می‌روی
با توام گرچه که بی‌من می‌روی
صدزبان شد سوسن اندر شرح تو
گلرخا خوش سوی سوسن می‌روی
سوی مستان با دو لعل می فروش
از برای باده دادن می‌روی
شاهدان استاره وار اندر پیت
تو بکش چون ماه روشن می‌روی
در کی خواهی آتشی دیگر زدن
با دل چون سنگ و آهن می‌روی
آفتابا ذره‌ام رقصان تو
پیش تو چون سوی روزن می‌روی
تا درآرد شمس تبریزی به چشم
سرمه وار ای دل به هاون می‌روی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

باز چون گل سوی گلشن می‌روی
با توام گرچه که بی‌من می‌روی
هوش مصنوعی: هرگاه که به سوی باغ یا گلستان می‌روی، من با تو هستم، هرچند که ظاهراً بدون من حرکت می‌کنی.
صدزبان شد سوسن اندر شرح تو
گلرخا خوش سوی سوسن می‌روی
هوش مصنوعی: سوسن با صد زبان به توصیف زیبایی تو می‌پردازد، ای گل‌رخ زیبا که به سوی سوسن می‌روی.
سوی مستان با دو لعل می فروش
از برای باده دادن می‌روی
هوش مصنوعی: تو به سوی افرادی که شاد و سرمست هستند می‌روی تا از روی محبت و دل‌سوزی، به آن‌ها نوشیدنی بدهی.
شاهدان استاره وار اندر پیت
تو بکش چون ماه روشن می‌روی
هوش مصنوعی: در میکده، زیبایی‌ها و جذابیت‌های بسیار زیادی وجود دارد که مانند ستاره‌ها درخشان و دل‌فریب هستند. وقتی تو وارد می‌شوی، حضور تو همچون نوری روشن و دلنشین است که همه را به خود جذب می‌کند.
در کی خواهی آتشی دیگر زدن
با دل چون سنگ و آهن می‌روی
هوش مصنوعی: کی می‌خواهی دوباره آتش عشق را در دل سرد و سختی مانند سنگ و آهن شعله‌ور کنی؟
آفتابا ذره‌ام رقصان تو
پیش تو چون سوی روزن می‌روی
هوش مصنوعی: ای آفتاب، من چون ذره‌ای هستم که در مقابل تو به رقص درمی‌آید، وقتی تو به سمت روزنه‌ای می‌روی.
تا درآرد شمس تبریزی به چشم
سرمه وار ای دل به هاون می‌روی
هوش مصنوعی: ای دل، همان‌طور که شمس تبریزی با چشمانش سرمه‌ای ایجاد می‌کند، تو نیز به سمت او و زیبایی‌های او می‌روی.