غزل شمارهٔ ۲۹۰۲
ای درآورده جهانی را ز پای
بانگ نای و بانگ نای و بانگ نای
چیست نی آن یار شیرین بوسه را
بوسه جای و بوسه جای و بوسه جای
آن نی بیدست و پا بستد ز خلق
دست و پای و دست و پای و دست پای
نی بهانهست این نه بر پای نی است
نیست الا بانگ پر آن همای
خود خدای است این همه روپوش چیست
میکشد اهل خدا را تا خدای
ما گدایانیم و الله الغنی
از غنی دان آنچ بینی با گدای
ما همه تاریکی و الله نور
ز آفتاب آمد شعاع این سرای
در سرا چون سایه آمیز است نور
نور خواهی زین سرا بر بام آی
دلخوشی گاهی و گاهی تنگ دل
دل نخواهی تنگ رو زین تنگنای
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای درآورده جهانی را ز پای
بانگ نای و بانگ نای و بانگ نای
هوش مصنوعی: تو که با صدای نای، دنیایی را به حرکت درآوردهای، صدای نای در دلها طنینانداز است.
چیست نی آن یار شیرین بوسه را
بوسه جای و بوسه جای و بوسه جای
هوش مصنوعی: یار شیرین و محبوب چه کسی است؟ اوست که بوسههایش را بر جای بوسههای دیگر مینهد، و این بوسهها به هم پیوند میخورند.
آن نی بیدست و پا بستد ز خلق
دست و پای و دست و پای و دست پای
هوش مصنوعی: نی، شبیه به کسی است که بیدست و پا و رهاست، و از این رو دیگران را از بند و محدودیت آزاد میکند.
نی بهانهست این نه بر پای نی است
نیست الا بانگ پر آن همای
هوش مصنوعی: این شعر به ما میگوید که نی تنها بهانهای است برای بیان چیزی دیگر. در واقع، صدای نی نشاندهندهی وجود یک پرنده (همای) است و خود نی تنها وسیلهای برای ایجاد این صداست. این بدان معناست که آنچه که به ظاهر دیده میشود، ممکن است تنها یک نماینده یا وسیله برای انتقال یک حقیقت عمیقتر باشد.
خود خدای است این همه روپوش چیست
میکشد اهل خدا را تا خدای
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که هر آنچه به عنوان موانع و پردههای مختلف در زندگی افراد وجود دارد، در حقیقت به خود خدا مربوط میشود. انسانهای مومن باید از این پردهها عبور کنند تا به واقعیات الهی و نزدیکی به خدا دست یابند. در واقع، این موانع و روپوشها، بارها انسان را به چالش میکشند تا او را به درک عمیقتری از خدا و ارتباط با او برسانند.
ما گدایانیم و الله الغنی
از غنی دان آنچ بینی با گدای
هوش مصنوعی: ما فقرایی هستیم، و به خداوند قسم که او بینیاز است. از آنچه میبینی، متوجه میشوی که غنی واقعی همان است که در کنار گدایان به چشم میخورد.
ما همه تاریکی و الله نور
ز آفتاب آمد شعاع این سرای
هوش مصنوعی: ما همه در تاریکی هستیم و تنها نور از جانب خداوند مانند پرتو آفتاب به این خانه میتابد.
در سرا چون سایه آمیز است نور
نور خواهی زین سرا بر بام آی
هوش مصنوعی: اگر در خانه نشستهای و نور به زندگی تو نمیرسد، باید از این جا برفراز بام بیایی و به جستجوی نور بروی.
دلخوشی گاهی و گاهی تنگ دل
دل نخواهی تنگ رو زین تنگنای
هوش مصنوعی: گاهی خوشحالی و گاهی دلتنگی، دلخواهی نمیکنی و از این تنگنایی فرار میکنی.
حاشیه ها
1399/01/25 17:03
بابک پرتو
بانگ نائی ، که بُن هرجانی هست ، اینهمانی با همان بوسه زدن اهریمن برشانه ضحاک دارد . تلنگریست که از آن آتشفشان برمیخیزد .
1399/01/25 17:03
بابک پرتو
این خود خدا و هما ، و یا حقیقت و یا بن هستی است، که در یک بانگ نایش، در یک بانگ پرش، حواس ما را میبوسد، و جهانی را در ما بپای میخزاند .