غزل شمارهٔ ۲۹
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۲۹ به خوانش سیده سحر حسینی
غزل شمارهٔ ۲۹ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۲۹ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۲۹ به خوانش منصوره حجازی پور
غزل شمارهٔ ۲۹ به خوانش نازنین بازیان
حاشیه ها
این غزل مست کرد مرا.
بسیار زیباست
در مصرع دوم "دل گرم" باید "دلگرم" نگاشته شود تا سکته ای ایجاد نشود
ای چشم جان را توتیا، آخر کجا رفتی بیا!..
تا سبزه کردد شوره ها ، تا روضه گردد گورها
پذیرفتنی است . راه به جایی میبرد اما اینکه انگورها غوره گردند تا نان آیشان پخته شود، یاد آن داستان که جوان زاد خویش کم و کمتر میکرد ، زنده می کند!.
بی سواد عزیز
البته در مصراع دوم انگورها غوره نمیشن، بلکه غوره ها انگور میشن و نان هم که پخته میشه و این موارد در کنار سبزه شدن شوره ها و روضه شدن گورها به معنای مشخصی می رسه.
...
سپاس ، بی سوادی باید جایی خویش بنمایاند.( با این حال پخته شدن نان بر جای میماند چه گویا خمیر است که می پزد تا نان شود.)
نفرمایید دوست عزیز، حتما سوء تفاهمی در خوانش بوده.
در مورد نان حرفتون از نظر علمی درسته، اما نان پختن مصطلح هست و چه در ادبیات کلاسیک، چه در ادبیات معاصر و چه محاورات روزمره کسی از عبارت خمیر پختن و به دست اومدن نان استفاده نمی کنه.
روزی غریب و بوالعجب ای صبح نور افشان ما
اشاره به صبح ظهور دارد.
تا آب رحمت بر زند از صحن آتشدان ما
صحن آتشدان چشم است و آتشدان دل
آب رحمت گریه ایست که از سوز و حرارت دل عاشق برمی خیزد و این گریه معشوق را به ترحم می کشاند.
در مصرع اول، تعابیر استعاری "ورای پردهها"، "تاب تو"، "تابستان ما"، و "بستان ما" هر کدام به چه اشاره میکنند؟
عالیییی