غزل شمارهٔ ۳۰
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۳۰ به خوانش سیده سحر حسینی
غزل شمارهٔ ۳۰ به خوانش محسن لیلهکوهی
غزل شمارهٔ ۳۰ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
غزل شمارهٔ ۳۰ به خوانش نازنین بازیان
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
پدر : آسمان ، ابر ، باران ، یعقوب
مادر : زمین ، خاک ، باغ ، چمن ، گل ، یوسف !
معنای پیشنهادی بیت 8 : دیروز باغ و گلستان پرگل،
شکوفه باران بود ، چون می فروشان ما از صبح
ناشتا می خوردند ! ( معنای نخست )
ملی( بفتح م ) : توانگر
ریق( بفتح ر ) : ناشتا
بنظر این حقیر میرسد کلمه پدر در خط سوم باید بدر باشد
کز لابه و گریه، بدر رستند بیماران ما
آن مصرع میگوید: کز لابه و گریه ی پدر، رستند بیماران ما
نام یعقوب در گنجور مرا یاد یعقوب لیث می اندازد که پارسی امروز وامدار اوست گویند کسی شعری برایش به غیر فارسی خواند او گفت چرا باید شعری گفت که من اندر نیابم ؟ و محمد بن وصیف سگزی شعری به پارسی سرود و اورا خوش امد و به رگ پارسی خون شتافت جا دارد نام بزرگان بردن و درود گفتن
رطل عربی لغت لتر فارسی است که مقلوب و درهم شده است . لتر اوند ساختن باده است .
کف خاران = کسانی که از نا داری، کف دستشان را میخارانند.
ابر را با پدر و باغ را با بیمار (فرزند بیمار) ردیف آورده . در اغلب ابیات این غزل همین طور است .
باوری قدیمی ، می گوید : خارش کف دست ، نشانه ی رسیدن پول و ثروت است . لذا مولانا می فرماید : وز مال و نعمت پرشود ، کف های کف خاران ما
بنده فکر می کنم منظور از «کف خاران» دراویش و فقرا باشند.
در بیت
باغ و گلستان ملی اشکوفه میکردند دی............زیرا که بر ریق از پگه خوردند خماران ما
در مصراع دوم به نظر میرسد به جای «بر ریق»، باید کلمه «ابریق» باشد. زیرا هم وزن رعایت میشود هم ابریق به معنای آبریز یا کوزة شراب است و با خماران تناسب دارد.
بیت ۳: `کز لابه و گریه بدر رستند بیماران ما ` باید باشد.(یعنی بدر رستند است نه پدر رستند.)