اطلاعات
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای فصل باباران ما برریز بر یاران ما
چون اشک غمخواران ما در هجر دلداران ما
هوش مصنوعی: ای باران، ای فصل قشنگ، بر یاران ما ببار، مانند اشکی که برای دلشکستگان جاری میشود در زمان جدایی از عشقشان.
ای چشم ابر این اشکها میریز همچون مشکها
زیرا که داری رشکها بر ماه رخساران ما
هوش مصنوعی: ای چشم ابر، این اشکهایی که میریزی مانند مشکهاست، چون به زیبایی صورتهای ما حسادت میکنی.
این ابر را گریان نگر وان باغ را خندان نگر
کز لابه و گریه پدر رستند بیماران ما
هوش مصنوعی: به این ابر که اشک میریزد توجه کن و به آن باغ که شاد و خندان است نگاه کن، زیرا از ناله و گریهی پدر، بیماران ما زندگی و سلامت خود را به دست آوردند.
ابر گران چون داد حق از بهر لب خشکان ما
رطل گران هم حق دهد بهر سبکساران ما
هوش مصنوعی: ابرهای سنگین وقتی حق را به خاطر لبهای خشک ما میدهند، باران گرانبهایی را نازل میکنند، در حالی که برای کسانی که سبکسر هستند نیز به اندازه لازم نعمت میبخشند.
بر خاک و دشت بینوا گوهرفشان کرد آسمان
زین بینوایی میکشند از عشق طراران ما
هوش مصنوعی: آسمان به خاطر بیپناهی و بینوایی زمین، جواهراتش را بر خاک و دشت میپاشد و ما به خاطر عشق به این بینوایی، از درد و مشکلات رنج میکشیم.
این ابر چون یعقوب من وان گل چو یوسف در چمن
بشکفته روی یوسفان از اشک افشاران ما
هوش مصنوعی: این ابر مثل یعقوب من است و آن گل شبیه یوسف در باغ به طرز زیبایی شکفته است، چهرهی یوسفان از گریههای ما همچون افشاران میدرخشد.
یک قطرهاش گوهر شود یک قطرهاش عبهر شود
وز مال و نعمت پر شود کفهای کف خاران ما
هوش مصنوعی: یک قطره از آن میتواند به ارزش گوهر تبدیل شود و یک قطره دیگرش میتواند به آب و زندگی تبدیل گردد. از این رو، دستان کسانی که ثروت و نعمت را جمعآوری میکنند، پر میشود.
باغ و گلستان ملی اشکوفه میکردند دی
زیرا که ابریق از پگه خوردند خماران ما
هوش مصنوعی: در باغ و گلستان، گلها شکوفه میزدند، چرا که لیوانها از شراب پر شده بود و خماران ما در حال نوشیدن بودند.
بربند لب همچون صدف مستی میا در پیش صف
تا بازآیند این طرف از غیب هشیاران ما
هوش مصنوعی: سکوت کن و مانند صدفی که درون خود آرام است، به حالت مستی در جمع نیا. بگذار هشیاران ما از دنیای غیب به این سو بازگردند.
حاشیه ها
پدر : آسمان ، ابر ، باران ، یعقوب
مادر : زمین ، خاک ، باغ ، چمن ، گل ، یوسف !
معنای پیشنهادی بیت 8 : دیروز باغ و گلستان پرگل،
شکوفه باران بود ، چون می فروشان ما از صبح
ناشتا می خوردند ! ( معنای نخست )
ملی( بفتح م ) : توانگر
ریق( بفتح ر ) : ناشتا
بنظر این حقیر میرسد کلمه پدر در خط سوم باید بدر باشد
کز لابه و گریه، بدر رستند بیماران ما
آن مصرع میگوید: کز لابه و گریه ی پدر، رستند بیماران ما
1392/02/28 02:04
امین کیخا
نام یعقوب در گنجور مرا یاد یعقوب لیث می اندازد که پارسی امروز وامدار اوست گویند کسی شعری برایش به غیر فارسی خواند او گفت چرا باید شعری گفت که من اندر نیابم ؟ و محمد بن وصیف سگزی شعری به پارسی سرود و اورا خوش امد و به رگ پارسی خون شتافت جا دارد نام بزرگان بردن و درود گفتن
1392/04/22 13:07
امین کیخا
رطل عربی لغت لتر فارسی است که مقلوب و درهم شده است . لتر اوند ساختن باده است .
1394/10/08 01:01
کوروش ایرانی اصل
کف خاران = کسانی که از نا داری، کف دستشان را میخارانند.
ابر را با پدر و باغ را با بیمار (فرزند بیمار) ردیف آورده . در اغلب ابیات این غزل همین طور است .
1398/11/17 13:02
نینا باوند
باوری قدیمی ، می گوید : خارش کف دست ، نشانه ی رسیدن پول و ثروت است . لذا مولانا می فرماید : وز مال و نعمت پرشود ، کف های کف خاران ما
بنده فکر می کنم منظور از «کف خاران» دراویش و فقرا باشند.
1400/09/18 18:12
محمد حسن ارجمندی
در بیت
باغ و گلستان ملی اشکوفه میکردند دی............زیرا که بر ریق از پگه خوردند خماران ما
در مصراع دوم به نظر میرسد به جای «بر ریق»، باید کلمه «ابریق» باشد. زیرا هم وزن رعایت میشود هم ابریق به معنای آبریز یا کوزة شراب است و با خماران تناسب دارد.
1401/04/21 23:07
نیما حبیب
بیت ۳: `کز لابه و گریه بدر رستند بیماران ما ` باید باشد.(یعنی بدر رستند است نه پدر رستند.)