اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بوی باغ و گلستان آید همی
بوی یار مهربان آید همی
هوش مصنوعی: عطر و بوی گل و باغ به مشام میرسد، مانند بوی محبوبی که دوستش دارم.
از نثار جوهر یارم مرا
آب دریا تا میان آید همی
هوش مصنوعی: به خاطر طولانی شدن محبت و دوستیام، انتظار دارم که از عمق احساساتم با تمام وجودم، بهانههایی برای بروز این عشق پیدا کنم.
با خیال گلستانش خارزار
نرمتر از پرنیان آید همی
هوش مصنوعی: با تصور باغش، حتی خارزار هم نسبت به نرم و لطیف بودن پارچه ابریشم به نظر میرسد.
از چنین نجار یعنی عشق او
نردبان آسمان آید همی
هوش مصنوعی: عشق همچون نجاری است که با هنر و مهارت خود، انسان را به اوج آسمان میبرد.
جوع کلبم را ز مطبخهای جان
لحظه لحظه بوی نان آید همی
هوش مصنوعی: سگ گرسنهام از آشپزخانههای جان هر لحظه بوی نان را حس میکند.
زان در و دیوارهای کوی دوست
عاشقان را بوی جان آید همی
هوش مصنوعی: از در و دیوارهای کوی محبوب، عطر و بوی زندگی به عاشقان میرسد.
یک وفا میآر و میبر صد هزار
این چنین را آن چنان آید همی
هوش مصنوعی: یک عمل وفادارانه و اصیل را بیاور و با خود ببر، زیرا در اثر این کار، نتایج بسیار زیادی به دست خواهد آمد.
هر که میرد پیش حسن روی دوست
نابمرده در جنان آید همی
هوش مصنوعی: هر کسی که برای عشق و زیبایی چهره دوست جان خود را فدای کند، در بهشت جاودانه زنده خواهد بود.
کاروان غیب میآید به عین
لیک از این زشتان نهان آید همی
هوش مصنوعی: کاروانی از عالم غیب به نزدیکی میآید، اما از نگاه این انسانهای زشت دور است و نمیتوانند آن را ببینند.
نغزرویان سوی زشتان کی روند
بلبل اندر گلبنان آید همی
هوش مصنوعی: زیبارویان هرگز به سوی زشترویان نمیروند، بلبل همواره به گلها در گلستان میآید.
پهلوی نرگس بروید یاسمین
گل به غنچه خوش دهان آید همی
هوش مصنوعی: پهلوی گل نرگس یاسهای خوشبو شکوفا میشوند و گلها با دهانی زیبا در حال خوشبویی هستند.
این همه رمز است و مقصود این بود
کان جهان اندر جهان آید همی
هوش مصنوعی: این همه نشانهها و دلایل وجود دارد و هدف از آن این است که این جهان، درونی و معنایی عمیقتر دارد و دنیای دیگر در این دنیا جلوهگر میشود.
همچو روغن در میان جان شیر
لامکان اندر مکان آید همی
هوش مصنوعی: همچون روغن که در دل جان جاری است، شیر الهی در تمام مکانها حضور دارد.
همچو عقل اندر میان خون و پوست
بی نشان اندر نشان آید همی
هوش مصنوعی: مانند عقل که در میان خون و پوست قرار دارد، بدون علامت و نشانهای، خود را نشان میدهد.
وز ورای عقل عشق خوبرو
میبه کف دامن کشان آید همی
هوش مصنوعی: از فرای عقل، عشق زیبا و دلکش به آرامی و با شکوه، به همراه خود لذتهای فراوانی را به ارمغان میآورد.
وز ورای عشق آن کش شرح نیست
جز همین گفتن که آن آید همی
هوش مصنوعی: عشق آنچنان عمیق و گسترده است که نمیتوان به راحتی دربارهاش صحبت کرد، جز این که تنها بتوانیم بگوییم که عشق به زودی خود را نشان خواهد داد.
بیش از این شرحش توان کردن ولیک
از سوی غیرت سنان آید همی
هوش مصنوعی: میتوان بیشتر دربارهاش گفت، اما این موضوع به غیرت سنان برمیگردد و فقط از او نشئت میگیرد.
تن زنم زیرا ز حرف مشکلش
هر کسی را صد گمان آید همی
هوش مصنوعی: من به خاطر دشواریهای کلامش خودم را به سختی میزنم، زیرا سخنان او باعث میشود هر کسی برداشتهای زیادی از آن داشته باشد.
حاشیه ها
بیت تصحیح شود:
کاروان از غیب می آید یقین/ لیک از زشتان نهان آید همی
این همه رمز است و مقصود این بود
کان جهان اندر جهان آید همی
لامکان در مکان می آید!
1399/03/25 20:05
کسری رامین
این شعر را مولانا از شعر معروف رودکی بر گرفته است :
بوی جوی مولیان آید همی یا د یار مهربان آید همی
ریگ آموی و درشتی های او زیر پایم پرنیان آید همی
همچو روغن در میان جان شیر
بزرگواران در معنای این مصرع من را یاری کنند
1402/10/27 22:12
شهرام همائی بروجنی
نیمه ی نخستِ بیت دوم:
گوهر درست است و نه جوهر
1403/01/13 02:04
محمدامین جامعی فرد
بنا به شوق عارفی که هم خود حلقه ای از زنجیر هست هم نگاه کننده زنجیر در کوی دوست و مست از جام الست هر لحظه میشود با آن خطها انگار جام می را پر میکند و به دنیا باز می را خالی میکند تا وجود خالی و خیالیمان را پر سازد و خلق زیر بنای خالقی از خالقی دیگر رو در رودکی درک کرده و سوزنده تر شده و شعری در زمان سروده طبع و طبیعتی که مولوی داشته از همه شعارها گرفته و آمیخته شده تا به معانی دست رسی پیدا کرده و غرق معنی در مرکب روح مست شده و شروع کرده با مفاهیم و زنده شدن تا ابدیت.. رو شرحی دیگر بدهد برای عالم و عوالم دیگری که درآن زنده این جوهره و گوهر شدن را نیز دریابند
محمدامین جامعی فرد
1403/01/13 05:04
محمدامین جامعی فرد
در کلمات عجب رمز و رازی نهفته هست.
رمز همان عاشق و معشوق رو در قالب راز به ما میدهد.
و هر لحظه صور اسرافیل رو با اسرار جبرائیل به نمایش گذارده و حس عالمی نو رو به درون آدمی میدهد.عجب حال هوایی
1403/02/20 13:05
بهزاد جان بزرگی
لا مذهبا یه چیزی بگید آخر دیوانه شدیم.