گنجور

غزل شمارهٔ ۲۸۸۷

بده ای کف تو را قاعده لطف افزایی
کف دریا چه کند خواجه به جز دریایی
چون تو خواهی که شکرخایی غلط اندازی
ز پی خشم رهی ساعد و کف می‌خایی
صنما مغلطه بگذار و مگو تا فردا
چون توی پای علم نقد که را می‌پایی
ترشم گفتی و پیش شکر بی‌حد تو
عسل و قند چه دارند به جز سرکایی
گرچه من روترشم لیک خم سرکه نیم
ورچه هر جا بروم لیک نیم هرجایی
گر تو خوبی و منم آینه روی خوشت
پیش رو دار مرا چونک جهان آرایی
نی غلط گفتم سرمست بدم زفت زدم
کی بود آینه را با رخ تو گنجایی
نو فسونی است مرا سخت عجب پیشتر آ
تا به گوش تو فروخوانم ای بینایی

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بده ای کف تو را قاعده لطف افزایی
کف دریا چه کند خواجه به جز دریایی
هوش مصنوعی: اگر تو چیزی به من بدهی، لطف و محبت تو مانند کف دریاست و خواجه (سالک یا عارف) چه می‌تواند بکند جز اینکه به دریا تبدیل شود.
چون تو خواهی که شکرخایی غلط اندازی
ز پی خشم رهی ساعد و کف می‌خایی
هوش مصنوعی: وقتی تو می‌خواهی مهربان و خوش‌خلق باشی، ممکن است به خاطر خشم و عصبانیت خودت دچار اشتباه شوی و نتوانی به درستی عمل کنی.
صنما مغلطه بگذار و مگو تا فردا
چون توی پای علم نقد که را می‌پایی
هوش مصنوعی: ای معشوق، فریب را کنار بگذار و نگو که تا فردا چه می‌شود، زیرا تو هم‌اکنون پای علم و نقدی ایستاده‌ای.
ترشم گفتی و پیش شکر بی‌حد تو
عسل و قند چه دارند به جز سرکایی
هوش مصنوعی: خوشمزگی و شیرینی تو آنقدر زیاد است که حتی عسل و قند هم در مقایسه با تو چیزی ندارند جز تحقیر.
گرچه من روترشم لیک خم سرکه نیم
ورچه هر جا بروم لیک نیم هرجایی
هوش مصنوعی: هرچند من در میان دیگران برجسته‌تر به نظر می‌آیم، اما مانند سرکه که در هر کجا که بروم، حال و هوای خاص خود را دارد، من هم در هر مکانی نمی‌توانم حس و حال مشابهی پیدا کنم.
گر تو خوبی و منم آینه روی خوشت
پیش رو دار مرا چونک جهان آرایی
هوش مصنوعی: اگر تو زیبایی و من آینه‌ای هستم که چهره زیبایت را به نمایش می‌گذارم، پس مرا در کنار خود داشته باش، زیرا تو جهان را زیبا می‌سازی.
نی غلط گفتم سرمست بدم زفت زدم
کی بود آینه را با رخ تو گنجایی
هوش مصنوعی: من اشتباه گفتم، در حالی که سرمست بودم. آیا ممکن است که آینه، با زیبایی تو، جا برای خودش داشته باشد؟
نو فسونی است مرا سخت عجب پیشتر آ
تا به گوش تو فروخوانم ای بینایی
هوش مصنوعی: من در حالتی تازه و شگفت‌انگیز هستم و می‌خواهم که تو قبل از هر چیز، این حال را بشنوی و درک کنی، ای کسی که بینا و آگاه هستی.