گنجور

غزل شمارهٔ ۲۸۸۱

گر تو ما را به جفای صنمان ترسانی
شکم گرسنگان را تو به نان ترسانی
و به دشنام بتم آیی و تهدید دهی
مردگان را بنشانی و به جان ترسانی
ور به مجنون سقطی از لب لیلی آری
همچو مخمورکش از رطل گران ترسانی
من که چون دیگ بر آتش ز تبش خشک لبم
گوش آنم کم از آن چرب زبان ترسانی
گرگ هجران پی من کرد و مرا ننگ آورد
گرگ ترسد نه من ار تو به شبان ترسانی
باده‌ای گر تو ز تلخی ویم بیم دهی
ساده‌ای گر مگسان را تو بخوان ترسانی
پاکبازند و مقامر که در این جا جمعند
نیست تاجر که تو او را به زیان ترسانی
چون خیالات لطیفند نه خونند و نه گوشت
که تو تیری بزنی یا به کمان ترسانی

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر تو ما را به جفای صنمان ترسانی
شکم گرسنگان را تو به نان ترسانی
هوش مصنوعی: اگر تو با ظلم و بد رفتاری‌ات ما را بترسانی، این بدان معنی است که تو زندگی گرسنگان را نیز با نان، به ترس و نگرانی می‌اندازی.
و به دشنام بتم آیی و تهدید دهی
مردگان را بنشانی و به جان ترسانی
هوش مصنوعی: تو به من ناسزا می‌گویی و با تهدید به مردگان آرامش می‌دهی و جان آدمیان را به وحشت می‌اندازی.
ور به مجنون سقطی از لب لیلی آری
همچو مخمورکش از رطل گران ترسانی
هوش مصنوعی: اگر مجنون از لب لیلی باشی و به خاطر او دیوانه شوی، مانند کسی خواهی شد که از سنگینی یک بار سنگین وحشت دارد.
من که چون دیگ بر آتش ز تبش خشک لبم
گوش آنم کم از آن چرب زبان ترسانی
هوش مصنوعی: من مثل دیگی هستم که بر روی آتش قرار دارد و از شدت حرارت، لب‌هایم خشک شده‌اند. گوشم تیز است و کم از آن کسی که به زبان چرب و نرم سخن می‌گوید نمی‌ترسم.
گرگ هجران پی من کرد و مرا ننگ آورد
گرگ ترسد نه من ار تو به شبان ترسانی
هوش مصنوعی: هجران و دوری از تو، مانند گرگی است که در پی من می‌آید و باعث خجالت من شده است. اما لازم نیست از من بترسی، چون من ترسناک نیستم؛ بلکه تو هستی که با حضور خود در زندگی‌ام، به این گرگ تبدیل شده‌ای.
باده‌ای گر تو ز تلخی ویم بیم دهی
ساده‌ای گر مگسان را تو بخوان ترسانی
هوش مصنوعی: اگر تو بخواهی که باده‌ات تلخ باشد و بترسانی دیگران، به سادگی خودت را خراب می‌کنی. اگر تو مگس‌ها را بترسانی، نشان می‌دهد که ساده‌لوحی، چون بی‌جهت به خود زحمت می‌دهی.
پاکبازند و مقامر که در این جا جمعند
نیست تاجر که تو او را به زیان ترسانی
هوش مصنوعی: افرادی که در اینجا حضور دارند، پاکباز و با اراده‌اند و به راحتی نمی‌توانند تحت تاثیر ترس از ضرر قرار بگیرند. آنها تاجرانی نیستند که از تهدید به زیان بترسند.
چون خیالات لطیفند نه خونند و نه گوشت
که تو تیری بزنی یا به کمان ترسانی
هوش مصنوعی: خیالات و تصورات انسان‌ها بسیار ظریف و نازک هستند، نه به شکل مادی و جسمی، که بتوانی به آنها آسیب بزنی یا آنها را بترسانی.