اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ننگ هر قافله در شش دره ابلیسی
تو به هر نیت خود مسخره ابلیسی
هوش مصنوعی: هر قافلهای که به شش دره ابلیسی برود، ننگش بر دوش تو است و تو به هر نیتی که داری، خود را به تمسخر میگذاری.
از برای علف دیو تو قربان تنی
بز دیوی تو مگر یا بره ابلیسی
هوش مصنوعی: برای یک علف، جان خود را فدای بدن دیوی میکنم، مگر اینکه تو مانند برهای باشی که نشانههای ابلیس را در خود دارد.
سره مردا چه پشیمان شدهای گردن نه
که در این خوردن سیلی سره ابلیسی
هوش مصنوعی: ای مردان بزرگ! چرا پشیمان شدهاید؟ نگران نباشید، چرا که در اینجا تنها به کیفر ابلیس دچار شدهاید.
شلغم پخته تو امید ببر زان تره زار
ز آنک در خدمت نان چون تره ابلیسی
هوش مصنوعی: شلغم پخته را امیدی نیست که از زمینهای ترهزار برآید، زیرا در مقام خدمت به نان، مانند ترهای است که شیطان در آن نفوذ کرده است.
نان ببینی تو و حیزانه درافتی در رو
عاشق نطفه دیو و نره ابلیسی
هوش مصنوعی: اگر نان را ببینی و به درد و فقر دچار شوی، در برابر عشق به نطفهی شیطانی قرار میگیری.
نیت روزه کنی توبره گوید کای خر
سر فروکن خر باتوبره ابلیسی
هوش مصنوعی: اگر بخواهی روزه بگیری، باید به خودت بگویی که مانند الاغ، سر خود را پایین نگهدار و خودت را مهار کن؛ چون وابستگی به شیطان در کمین است.
از حقیقت خبرت نیست که چون خواهد بود
تو بدان علم و هنر قوصره ابلیسی
هوش مصنوعی: تو از حقیقت آگاه نیستی که چگونه خواهد بود. تو به علم و هنر ابلیس آگاهی داری.
در غم فربهی گوشت تو لاغر گشتی
ناله برداشته چون حنجره ابلیسی
هوش مصنوعی: در دل غم و اندوه، به خاطر چاقی و فربهی گوشت تو، لاغر و ضعیف شدهای و مانند صدایی که از حنجره ابلیس برمیخیزد، نالهای در سینهات احساس میشود.
کفر و ایمان چه میخور چو سگان قی میکن
ز آنک تو مؤمنه و کافره ابلیسی
هوش مصنوعی: اینجا اشاره به این است که در زمینهی ایمان و کفر، چه نیازی به دعوا و جدل دارد، وقتی که انسانها مانند سگها در حال نزاعاند. تو هم همزمان میتوانی مؤمن و کافر باشی، زیرا در عمق وجود خود جنبههای مختلفی داری.
تا دم مرگ و دم غرغره چون سرکه بد
ترش و گنده تو چون غرغره ابلیسی
هوش مصنوعی: تا لحظه مرگ و در حالتی که در حال احتضار هستی، تو مانند سرکهای ترش و گندیدهای که عذاب میدهد، به نظر میرسی.
گرد آن دایره گرده و خوان پر چو مگس
تا قیامت تو که از دایره ابلیسی
هوش مصنوعی: تو که همچون مگسی دور این دایره میچرخیدی و به خوشیها و لذتهای دنیا مشغول بودی، باید بدانی که این زندگی زودگذر است و هرگز پایدار نخواهد ماند.
حاشیه ها
در این شعر مولانا شرح حال زندگی کسانی را شرح می دهد که تصمیمات عقلی و فراتر از عقل را کنار گذاشتند ، با فرض و واکنش تصمیم می گیرند،بعبارت دیگر سعی می کنند تا هر آنچه را که غرایز واحساسات می خواهند تامین کنند ،یا غرایز و احساسات را به نحو احسنت ارضا کنند، غرایز و احساسات همان نیاز جنسی، طمع، حرص،حسادت، دروغ،غم، استرس،کینه،خشم،تایید دیگران،،، است و اینها مبنای تصمیم گیری آنهاست، یا در برخی موارد بر مبنای فرض تصمیم می گیرند، مثل داعشی ها و نژاد پرستان، به استناد توهمات خود ، اصول غلطی را در ذهن پذیرفتند و با آنها تصمیم می گیرند، داعشی ها ، به استناد اصول غلط ذهنی،، غارت، قتل و تجاوز می کنند،
و نژاد پرستان بقیه را تحقیر می کنند،
مولانا می فرماید اینگونه افراد در خدمت ابلیس هستند، و با انسانیت فاصله زیادی دارند ، و به سرانجامی نمی رسند،قانون خلقت تحمل این افراد را ندارد و خیلی زودتر از مرگ طبیعی، کشته می شوند و می میرند،