غزل شمارهٔ ۲۸۳۹
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
در بیت پنجم به نظر می رسد "که دید صیدی..."صحیح باشد
انتظار رومی برای تجلی فیزیکی دوباره مهر و اظهار ندامت از غفلتهای دور. اگر مهر او را خریداری و عادات زشت را ترک کردی به آتش زرتشت و وادی سیمرغ در کلاهداری هفتم میترا نایل میشوی. اشتیاق رومی برای تصور مرادش و کرنش به استادش و اینکه برای پیوستن به مهر بیتابی میکند. خواهشی مکرر اما بیفایده برای بازگشت مجدد قلندر تبریز به قونیه. اوج اندوه و پشیمانی سودایی. شکایت از بی خوابی و خواستار تداوم باده روحی و خوش بودن با مرور خاطرات مهر که بصورت خود بیان شده است. ارادت به آفریننده مه و مهر و کانون بودن انسان در کیش مهری که قلندر تبریز به رومی انتقال داد. ثروتی بنام سخی بودن بی حد در مهرورزی و وفای به عهد و خوبی. باز رومی به دلتنگی و ندامت درونی و بی اشتیاقی به امور دنیوی شکایت میکند. رومی از مهر تبریز الهام و پاسخ میگیرد: ای رومی تو خود مهر تابنده ای و شراب کهنه ای. تو با مایی و بیهوده از دوری ننال چون یادت با ماست . با سماع بیا پیش ما
به نظر می آید که مولانا در این شعر اشارتی در روشنا تاریک بیان به منجی عالم دارد.
صنما تو همچو شیری من اسیر تو چو آهو
به جهان کی دید صیدی که بترسد از رهایی
این بیت رو من متوجه نمی شم. یعنی مولانا میخواد از دست صیادش رهایی پیدا کنه؟ یعنی علاقه ای به بودن پیش اون نداره؟ پس این مصرع سعدی چی می شه که میگه: "من از اون روز که در بند توام آزادم"؟
صنما تو همچو شیری من اسیر تو چو آهو
به جهان کی دید صیدی که بترسد از رهایی
منظور مولانا از این بیت اینه که
من صید تو هستم مثل آهویی که اسیر شیر هست.
و در جهان چه کسی و چه زمانی دیده است که صید از این که صیاد رهایش کند بترسد (پاسخش روشن است. هیچ کس و هیچ زمانی) اما من (شاعر) از اینکه صیادی چون تو(صنم) رهایم کنی می ترسم!
و این مطابقت دارد با "من از اون روز که در بند توام آزادم”
یک کششی از طرف یار و گفتگویی با یار و از دوری او و سپس پیامی از یار در درون دل عاشق که به او امید ونیرووبزرگی و سروری می بخشد و اینگونه است که عاشق کسی است که وفاداربرای همیشه می ماند تلاشگروخستگی ناپذیر چون به تلاش خود متکی است نه به امید آسمان و بیرون از خود
سلام .
حس کردم این شعر در وصف حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف سروده شده باشد .
کمله ی هرزه در این بیت به معنای عبث، بیهوده، اشتباه و کار بیخود و بی نتیجه کردن است،