غزل شمارهٔ ۲۸۳۷
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
بنام خداوند
t.me/khodavandgarmolana
#سفر (قسمت دوم) :
در سفر نهانی و سفری که دل مسافر آن است باید گفت :
هله عاشقان بشارت که نماند این جدایی
برسد به یار دلدار بکند خدا خدایی
به مقام خاک بودی سفر نهان نمودی
چو به آدمی رسیدی هله تا به این نپایی
تو مسافری روان کن سفری بر آسمان کن
تو بجنب پاره پاره که خدا دهد رهایی
t.me/khodavandgarmolana
در سفر نهانی نیز منازل و مناظری ست که راه دل را میزند از طریق باز میدارد ؛ نباید گرفتار منازل سلوک شد :
منگر به هر گدایی که تو خاص از آن مایی
مفروش خویش ارزان که تو بس گران بهایی
مهم در اینجا پیش رفتن خارج از ماده و مدت است ، باید یک قدم هم که شده پیش رفت و نباید درجا زد :
بند بگسل باش آزاد ای پسر
چند باشی بند سیم و بند زر
کاملا باید زیر چوگان عشق چون گوی بود :
گوی شو میگرد بر پهلوی صدق
غلط غلطان در خم چوگان عشق
کین سفر زین پس بود جذب خدا
وان سفر بر ناقه باشد سیر ما
این چنین سیریست مستثنی ز جنس
کان فزود از اجتهاد جن و انس
این چنین جذبیست نی هر جذب عام
که نهادش فضل احمد والسلام
t.me/khodavandgarmolana
باید بدانیم که بین سفر
زاهدانه و عارفانه
تفاوت وجود دارد :
سیر عارف هر دمی تا تخت شاه
سیر زاهد هر مهی یک روزه راه
گرچه زاهد را بود روزی شگرف
کی بود یک روز او خمسین الف
< عاشق باشید و عاشقانه سفر کنید >>
t.me/khodavandgarmolana
آقای عبدالحسین مختاباد این شعر را به صورت آواز در مایه ی بیات ترک بسیار زیبا خوانده اند.
11- خمش از سخن گزاری تو مگر قدم نداری - تو اگر بزرگواری چه اسیر تنگنایی
***
[یزدانپناه عسکری]
وارستگی، سالک چیزی ندارد که اسیر تنگنا شود. تنها چیزی که دارد کمال است.