غزل شمارهٔ ۲۸۰۸
گرچه در مستی خسی را تو مراعاتی کنی
و آنک نفی محض باشد گرچه اثباتی کنی
آنک او رد دل است از بددرونیهای خویش
گر نفاقی پیشش آری یا که طاماتی کنی
ور تو خود را از بد او کور و کر سازی دمی
مدح سر زشت او یا ترک زلاتی کنی
آن تکلف چند باشد آخر آن زشتی او
بر سر آید تا تو بگریزی و هیهاتی کنی
او به صحبتها نشاید دور دارش ای حکیم
جز که در رنجش قضاگو دفع حاجاتی کنی
مر مناجات تو را با او نباشد همدم او
جز برای حاجتش با حق مناجاتی کنی
آن مراعات تو او را در غلطها افکند
پس ملازم گردد او وز غصه ویلاتی کنی
آن طرب بگذشت او در پیش چون قولنج ماند
تا گریزی از وثاق و یا که حیلاتی کنی
آن کسی را باش کو در گاه رنج و خرمی
هست همچون جنت و چون حور کش هاتی کنی
از هواخواهان آن مخدوم شمس الدین بود
شاید او را گر پرستی یا که چون لاتی کنی
ور نه بگریز از دگر کس تا به تبریز صفا
تا شوی مست از جمال و ذوق و حالاتی کنی
غزل شمارهٔ ۲۸۰۷: گشت جان از صدر شمس الدین یکی سودایییغزل شمارهٔ ۲۸۰۹: ساخت بغراقان به رسم عید بغراقانیی
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گرچه در مستی خسی را تو مراعاتی کنی
و آنک نفی محض باشد گرچه اثباتی کنی
هوش مصنوعی: اگرچه در حال شادی و نشئگی، به اطراف خود توجه میکنی و حتی ممکن است کسانی را که کمتر ارزش دارند در نظر بگیری، اما در نهایت، همه اینها بیمعنا و بدون تأثیر واقعی است.
آنک او رد دل است از بددرونیهای خویش
گر نفاقی پیشش آری یا که طاماتی کنی
هوش مصنوعی: اگر شخصی دلی آلوده به بدیها و نفاق داشته باشد، به وضوح میتوان نشانههای آن را در او مشاهده کرد. هرگونه فریب یا نیرنگی که پیش او به کار ببری، به زودی نمایان خواهد شد.
ور تو خود را از بد او کور و کر سازی دمی
مدح سر زشت او یا ترک زلاتی کنی
هوش مصنوعی: اگر خودت را از بدیهای او نابینا و ناشنوا کنی، هرگز مدح او را نکن و از زشتیهای او چشمپوشی کن.
آن تکلف چند باشد آخر آن زشتی او
بر سر آید تا تو بگریزی و هیهاتی کنی
هوش مصنوعی: چقدر میتوانی به تظاهر و ظاهر سازی ادامه دهی؟ در نهایت، زشتی واقعی تو برملا خواهد شد و دیگر نمیتوانی از آن فرار کنی یا به خودت دلداری بدهی.
او به صحبتها نشاید دور دارش ای حکیم
جز که در رنجش قضاگو دفع حاجاتی کنی
هوش مصنوعی: او به گفتگوها نمیپردازد، ای حکیم، جز اینکه در سختیها و مشکلاتش به رفع نیازهایش بپردازی.
مر مناجات تو را با او نباشد همدم او
جز برای حاجتش با حق مناجاتی کنی
هوش مصنوعی: اگر تو با او مناجاتی داری، تنها برای خواستههای خود با حق صحبت کن و دیگر کسی را در این مناجات دخیل نکن.
آن مراعات تو او را در غلطها افکند
پس ملازم گردد او وز غصه ویلاتی کنی
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر این است که وقتی کسی به اشتباهات دیگران توجه کند و آنها را فراموش کند، ممکن است درگیر غم و اندوه شود. در واقع، توجه به دیگران و مشکلاتشان و نادیده گرفتن خود میتواند باعث پیوستن به درد و رنج آنها شود.
آن طرب بگذشت او در پیش چون قولنج ماند
تا گریزی از وثاق و یا که حیلاتی کنی
هوش مصنوعی: آن لذت و شادابی گذشت و او در جلو مانند کسی که گرفتار درد باشد مانده است، تا اینکه راهی برای رهایی از بند و یا چارهای اندیشیده شود.
آن کسی را باش کو در گاه رنج و خرمی
هست همچون جنت و چون حور کش هاتی کنی
هوش مصنوعی: کسی را که در زمان سختی و خوشی کنارت باشد، مانند بهشت و حور است.
از هواخواهان آن مخدوم شمس الدین بود
شاید او را گر پرستی یا که چون لاتی کنی
هوش مصنوعی: او از دوستداران آن بزرگوار شمس الدین بود، شاید او را پرستش کند یا مانند یک شخص بیادب رفتار کند.
ور نه بگریز از دگر کس تا به تبریز صفا
تا شوی مست از جمال و ذوق و حالاتی کنی
هوش مصنوعی: اگر نه، باید از دیگران دور شوی و به تبریز بروی تا از زیبایی و حال و هوای آن سرمست شوی و تجربههای شیرینی داشته باشی.
حاشیه ها
1402/05/05 09:08
مسافر
سلام
این غزل توسط آقای پرویز شهبازی در برنامه 892 گنج حضور به زبان ساده شرح داده شده است.
می توانید ویدیو و صوت شرح غزل را در آدرسهای زیر پیدا کنید: