گنجور

غزل شمارهٔ ۲۸۰۲

آخر ای دلبر تو ما را می‌نجویی اندکی
آخر ای ساقی ز غم ما را نشویی اندکی
آخر ای مطرب نگویی قصه دلدار ما
گر نگویی بیشتر آخر بگویی اندکی
گر بدی گفتند از من من نگفتم بد تو را
این قدر گفتم که یارا تنگ خویی اندکی
در جمال و حسن و خوبی در جهانت یار نیست
شکرستانی ولیکن ترش رویی اندکی
این غزل را بین که خون آلود از خون دل است
بوی خون دل بیابی گر ببویی اندکی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آخر ای دلبر تو ما را می‌نجویی اندکی
آخر ای ساقی ز غم ما را نشویی اندکی
هوش مصنوعی: ای دلبر، تو کمی ما را دریاب و توجه کن، و ای ساقی، کمی از غم و اندوه ما بکاه.
آخر ای مطرب نگویی قصه دلدار ما
گر نگویی بیشتر آخر بگویی اندکی
هوش مصنوعی: ای نوازنده، چرا از داستان عشق ما نمی‌گویی؟ اگر نمی‌خواهی زیاد بگویی، حداقل کمی از آن را برای ما بازگو کن.
گر بدی گفتند از من من نگفتم بد تو را
این قدر گفتم که یارا تنگ خویی اندکی
اگر درباره من برای تو‌، بد گفته‌اند، من بدی تو را نگفته‌ام؛ تنها چیزی که گفتم اینکه ‌کمی تنگ‌خو و کم‌حوصله هستی.
در جمال و حسن و خوبی در جهانت یار نیست
شکرستانی ولیکن ترش رویی اندکی
در زیبایی و خوبی، در دنیا همتایی نداری‌، پر از شکر و لطف هستی اما کمی ترش‌رو و عصبانی هستی.
این غزل را بین که خون آلود از خون دل است
بوی خون دل بیابی گر ببویی اندکی
هوش مصنوعی: این غزل را بخوان که پر از درد و غم است. اگر کمی دقت کنی، می‌توانی بوی غم و اندوه را از آن حس کنی.