برگردان به زبان ساده
ای خدایی که مفرح بخش رنجوران توی
در میان لطف و رحمت همچو جان پنهان توی
هوش مصنوعی: ای خداوندی که درد و رنج را برطرف میکنی، تو در دل رحمت و لطف، همچون جان پنهان و نادیدهای هستی.
خسته کردی بندگان را تا تو را زاری کنند
چون خریدار نفیر و لابه و افغان توی
هوش مصنوعی: تو بندگان را از شدت ستم و سختی به زاری واداشتی، همانطور که یک خریدار به صدای نالیدن و التماس کردن توجه میکند.
جمله درمان خواه و آن درمانشان خواهان توست
آنک درد و دارو از وی خاست بیشک آن توی
هوش مصنوعی: همه کسانی که به درمان نیاز دارند، در واقع درمان آنها به خاطر توست. درد و دارو از وجود تو نشأت میگیرد، بدون شک تو همان درمان هستی.
دردهایی کآدمی را بر در خلقان برد
آن حجاب از اول است و آخر و پایان توی
هوش مصنوعی: دردهایی که انسان را به درگاه مردم میبرد، همان حجابهایی است که از ابتدا تا انتها وجود دارد.
هر کجا کاری فروبندد تو باشی چشم بند
هر کجا روشن شود آن شعله تابان توی
هوش مصنوعی: هر جا که کار و تلاش متوقف میشود، تو باید آرامش و صبر داشته باشی، و هر جا که نور و روشنایی پیدا شود، آن درخشش از وجود توست.
ناله بخشی خستگان را تا بدان ساکن شوند
چون حقیقت بنگرم در درد ما نالان توی
هوش مصنوعی: ناله و فریاد بخشی از خستگان را میشنوم تا به آرامش برسند. وقتی به حقیقت نگاه میکنم، میبینم که درد ما باعث ناله و گلهگذاری توست.
هم توی آن کس که میگوید توی والله توی
گوی و چوگان و نظاره گر در این میدان توی
هوش مصنوعی: تو در واقع همان کسی هستی که در اینجا میگوید تو هستی. تو در تمام موقعیتها و رقابتها، چه در بازی گوی و چوگان چه در تماشای این میدان، حضور داری.
و آنک منکر میشود این را و علت مینهد
در میان وسوسه او نفس علت خوان توی
هوش مصنوعی: شخصی این مطلب را انکار میکند و دلیل آن را به وسوسههای درونی خود نسبت میدهد و برای تو دلایل مختلفی را مطرح میکند.
و آنک میگوید توی زین گفت ترسان میشود
در میان جان او در پرده ترسان توی
هوش مصنوعی: آن شخص میگوید که وقتی زین را برمیدارد و صحبت میکند، روح او در درونش به شدت میترسد و از این وضعیت هراسان میشود.
کنج زندان را به یک اندیشه بستان میکنی
رنج هر زندان ز توست و ذوق هر بستان توی
هوش مصنوعی: با یک اندیشه میتوانی غم و درد زندان را به شادی و سرسبزی تبدیل کنی. این به خود تو بستگی دارد که رنجهای زندان را احساس کنی یا لذتهای یک بستان را.
در یکی کار آن یکی راغب و آن دیگر نفور
تو مخالف کردهای شان فتنه ایشان توی
هوش مصنوعی: یکی از آنها را به کاری گرایش دادهای و آن دیگری را از آن کار به دور کردهای؛ تو باعث تفرقه و اختلاف آنها شدهای.
آن یکی محبوب این و باز او مکروه آن
چشم بندی چشم و دل را قبله و سامان توی
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف رابطهای میان محبوب و معشوق میپردازد. در آن، محبوب به عنوان شخصی زیبا و دلربا معرفی میشود که توجه و دل را به خود جلب میکند، در حالی که طرف مقابل به عنوان شخصی ناپسند و نامطلوب توصیف میشود. در اینجا اشارهای به تأثیر چشم و دل بر روی افراد و جهتی که به سوی محبوب مینگرند، وجود دارد.
صد هزاران نقش را تو بنده نقشی کنی
گویی سلطان است آن دام است خود سلطان توی
هوش مصنوعی: تو با مهارت و زیبایی زیادی میتوانی بسیاری از نقشها را طراحی کنی، به گونهای که گویی صاحبامتیاز آنها هستی، در حالی که خودت در واقع به دام آن نقشها افتادی و آنها هستند که تو را در خود گرفتهاند.
بندگی و خواجگی و سلطنت خطهای توست
خط کژ و خط راست این دبیرستان توی
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی از تأثیرات و مراتب مختلف زندگی اشاره دارد، جایی که دلالت میکند بر این که همه چیز به نوعی از نوشتهها و سرنوشتهای مقدر شده ناشی میشود. همچنین میتواند به ارتباط بین انسانها و نقشهایی که در جامعه ایفا میکنند اشاره کند؛ چه به عنوان بنده، خدمتگزار یا حاکم. در واقع، زندگی و تجارب انسانها به عنوان خطکشهای مختلفی تعریف میشود که بر اساس آنها میتوان مسیر زندگی را ترسیم کرد.
صورت ما خانهها و روح ما مهمان در آن
نقش و جانها سایه تو جان آن مهمان توی
هوش مصنوعی: چهره ما مانند خانهای است که روح ما مهمان در آن است و جانها مانند سایهی تو هستند که روح آن مهمان در درون توست.
دست در طاعت زنیم و چشم در ایمان نهیم
بر امید آنک بنمایی که خود ایمان توی
هوش مصنوعی: دستهای ما را در پی انجام طاعت دراز میکنیم و چشمانمان را در انتظار ایمان قرار میدهیم، به امید اینکه تو خود ایمانداری و میتوانی آن را به ما نشان دهی.
دست احسان بر سر ما نه ز احسانی که ما
چشم روشن در تو آویزیم کان احسان توی
هوش مصنوعی: دست لطف و محبتت را بر سر ما بگذار، نه به خاطر این که ما از تو طلب داریم، بلکه به این دلیل که ما به وجود تو افتخار میکنیم و به تو وابستهایم.
غفلت و بیداری ما در، توی بر کار و بس
غفلت ما بیفضولی بر، چو خود یقظان توی
هوش مصنوعی: در حالت غفلت و بیداری ما، تو در حال انجام کار هستی و ما غافل هستیم. اما بیآنکه بخواهیم فضولی کنیم، تو همیشه هوشیار و آگاه هستی.
توبه با تو خود فضول است و شکستن خود بتر
نقش پیمان گر شکست ارواح آن پیمان توی
هوش مصنوعی: توبه کردن در حضور تو بیهوده است و شکستن عهد و پیمان، خود آسیب بیشتر به روحها میزند. این عهد و پیمانی که با تو بسته شده، ارزشی بسیار دارد.
روحها میپروری همچون زر و مس و عقیق
چون مخالف شد جواهر ای عجب چون کان توی
هوش مصنوعی: تو روحها را مانند طلا و مس و عقیق پرورش میدهی، اما وقتی که جواهرات با هم مخالف شوند، شگفتانگیز است که چطور تو معدن آنها هستی.
روز درپیچد صفت در ما و تابد تا به شب
شب صفات از ما به تو آید صفاتستان توی
هوش مصنوعی: روز به ما صفات و ویژگیهای خود را میدهد و تا شب که میرسد، این صفات از ما به تو منتقل میشود. تو هم از مواهب و ویژگیهای ما بهرهمند میشوی.
روز تا شب ما چنین بر همدگر رحمت کنیم
شب همه رحمت رود سوی تو چون رحمان توی
هوش مصنوعی: از صبح تا شب به یکدیگر محبت و رحمت میورزیم و در شب، تمام رحمتها به سوی تو به عنوان خیرخواه و رحمان میجوشد.
کو سلاطین جهان گر شاه ایوان بودهاند
پس بدانستیم بیشک کاندر این ایوان توی
هوش مصنوعی: کجا هستند پادشاهان دنیا اگر تو در این ایوان هستی؟ پس به یقین میدانیم که تو در اینجا وجود داری.
حاشیه ها
از غزلهای زیبای مولاناست که به یک مناجات صمیمانه میماند.موضوع محوری آن عفو وبخشایش الهیست که شاعر آن را از پروردگارش میطلبد و گوئیا گام در راه توبه نهاده.
از ویژگیهای جالب توجه آن استفاه از واژه احسان در بیت17 است که در دو معنی به کار رفته است. احسان در مصرع اول این بیت همان عفو وکرم الهیست اما در مصرع دوم احسان به معنای عبادت پروردگار است چنانکه گویی اورا میبینیم که شاعر نیز به این نکته اشاره کرده است.
والله عالم
این غزل به هیچ وجه مناجات نیست دوست عزیز
1402/02/05 06:05
یزدانپناه عسکری
4- دردهایی کآدمی را بر در خلقان برد - آن حجاب از اول است و آخر و پایان تویی
***
[رالف اوستین Ralph Austin 1]
تحمل درد، آزمایش و انگیزهای است از سوی حق برای بیداری و آشنایی
عبدش با حقیقت ارتباط دو طرفة بین فرد و خدایی که در اوست.
[یزدانپناه عسکری * Yazdanpanah Askari]
عدم درک ارتباط با حق، انسان را در مقابلِ شرایط سختتری قرار میدهد.
(وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ - البقرة : 186)
صبر و شکیبایی عبد و زمانبندی در اجابت از ناحیه حق است.
_______
1- چکیده فصوص الحکم ، تفکرات زمینههای تاریخی و زندگینامه ابن عربی نوشته رالف اوستین ، ترجمه و تحقیق حسین مریدی – کتاب طه 1384 – فص نوزدهم حکمت غیبیه در کلمه ایوبیه