گنجور

غزل شمارهٔ ۲۷۷۱

ای قلب و درست را روایی
پیش تو که زفت کیمیایی
در ره خر بد ز اسب رهوار
از فضل تو کرده پیش پایی
گر پای سگی ره تو کوبد
بر شیر وغاش برفزایی
در عشق تو پاشکستگانند
دارند امید پرگشایی
در تو مگسی چو دل ببندد
یابد ز درت پر همایی
فضل تو علی هین گفت
تا نگشاید ره گدایی
خاموش که هر محال و صعبی
آسان شود از کف خدایی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای قلب و درست را روایی
پیش تو که زفت کیمیایی
هوش مصنوعی: ای دل، نه تنها بهتراز هر چیز، بلکه ارزشمند و ناب هستی.
در ره خر بد ز اسب رهوار
از فضل تو کرده پیش پایی
هوش مصنوعی: در مسیر زندگی، به خاطر لطف و مهربانی تو، از اسب تندرو به سوی راه خرکم پیشی گرفتم.
گر پای سگی ره تو کوبد
بر شیر وغاش برفزایی
هوش مصنوعی: اگر پای سگی بر شیر بکوبد و به او حمله کند، از آن نمی‌توان به او افتخار کرد یا بر او افزوده شد.
در عشق تو پاشکستگانند
دارند امید پرگشایی
هوش مصنوعی: عاشقان در عشق تو شکست خورده‌اند، اما هنوز امید دارند که روزی پرواز کنند و به آرزوهایشان برسند.
در تو مگسی چو دل ببندد
یابد ز درت پر همایی
هوش مصنوعی: اگر دل کسی به تو وابسته شود، می‌تواند به راحتی از درگاه تو به آرزوهای بزرگ و والایی دست یابد.
فضل تو علی هین گفت
تا نگشاید ره گدایی
هوش مصنوعی: محبت و لطف تو زمانی می‌تواند به من کمک کند که راه گدایی و درخواست کمک را بگشاید.
خاموش که هر محال و صعبی
آسان شود از کف خدایی
هوش مصنوعی: سکوت کن که هر کاری که دشوار و غیرممکن به نظر می‌رسد، به خواست خدا آسان خواهد شد.