گنجور

غزل شمارهٔ ۲۷۶۴

ماها چو به چرخ دل برآیی
چون جان به تن جهان درآیی
ماها چه لطیف و خوش لقایی
ای ماه بگو که از کجایی
داریم ز عشق تو براتی
وز قند لطیف تو نباتی
از لعل لبت بده زکاتی
ای ماه بگو که از کجایی
ای یوسف جان که در نخاسی
در حسن و جمال بی‌قیاسی
در ما بنگر چو می‌شناسی
ای ماه بگو که از کجایی
زان سان ز شراب تو خرابیم
کز خود اثری همی‌نیابیم
بفزای اگر چه می‌نتابیم
ای ماه بگو که از کجایی
در زیر درخت تو نشینیم
وز میوه دلکش تو چینیم
جز گلشن روی تو نبینیم
ای ماه بگو که از کجایی
هر دم که ز باده تو نوشیم
بس روشن جان و تیزگوشیم
بی هوش شدیم و بس به هوشیم
ای ماه بگو که از کجایی
از آتش‌هات در فروغند
فارغ از صدق وز دروغند
با قبله آتشین چو موغند
ای ماه بگو که از کجایی
ای رشک بتان و بت پرستان
آرام دل خراب مستان
پا را بمکش ز زیردستان
ای ماه بگو که از کجایی
شمس تبریز پادشاهی
در خطه بی‌حد الهی
از ماه تو راست تا به ماهی
ای ماه بگو که از کجایی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ماها چو به چرخ دل برآیی
چون جان به تن جهان درآیی
هوش مصنوعی: وقتی ماه بر آسمان ظاهر می‌شود، مانند روحی در تن، زندگی و زیبایی را به جهان می‌آورد.
ماها چه لطیف و خوش لقایی
ای ماه بگو که از کجایی
هوش مصنوعی: ای ماه، چه زیبا و دلنشینی! لطفاً بفرما که از کدام سرزمین آمده‌ای.
داریم ز عشق تو براتی
وز قند لطیف تو نباتی
هوش مصنوعی: ما از عشق تو سند و مدرکی داریم و از شیرینی دل‌چسب تو همچون قند بهره‌مندیم.
از لعل لبت بده زکاتی
ای ماه بگو که از کجایی
هوش مصنوعی: ای ماه، از لعل لب‌های تو طلبی دارم، که بگو از کجا آمده‌ای؟
ای یوسف جان که در نخاسی
در حسن و جمال بی‌قیاسی
هوش مصنوعی: ای یوسف عزیز، تو که در زیبایی و جمال بی‌نظیری.
در ما بنگر چو می‌شناسی
ای ماه بگو که از کجایی
هوش مصنوعی: به من نگاه کن، ای ماه زیبا، و بگو که از کدام سرزمین آمدی، چون تو را می‌شناسم.
زان سان ز شراب تو خرابیم
کز خود اثری همی‌نیابیم
هوش مصنوعی: ما به خاطر شراب تو به حال خرابی افتاده‌ایم، به طوری که دیگر از خود هیچ نشانه‌ای نمی‌توانیم پیدا کنیم.
بفزای اگر چه می‌نتابیم
ای ماه بگو که از کجایی
هوش مصنوعی: اگرچه ما به تو نمی‌رسیم و نتوانیم تو را ببینیم، اما تو هر چه بیشتری نشان بده، بگو که تو از کجا آمده‌ای.
در زیر درخت تو نشینیم
وز میوه دلکش تو چینیم
هوش مصنوعی: بیایید زیر سایه درختان بنشینیم و از میوه‌های زیبا و شیرین آن بهره‌مند شویم.
جز گلشن روی تو نبینیم
ای ماه بگو که از کجایی
هوش مصنوعی: غیر از گلستان زیبای تو، روی دیگری را نمی‌بینیم، ای محبوب، بفرما از کجا آمده‌ای؟
هر دم که ز باده تو نوشیم
بس روشن جان و تیزگوشیم
هوش مصنوعی: هر بار که از شراب تو می‌نوشیم، جان‌مان روشن‌تر و حواس‌مان تیزتر می‌شود.
بی هوش شدیم و بس به هوشیم
ای ماه بگو که از کجایی
هوش مصنوعی: ما به طور کامل در عالم عشق غرق شده‌ایم و هوشیار نیستیم، ای ماه زیبا، بگو که تو از کدام سرزمین آمده‌ای؟
از آتش‌هات در فروغند
فارغ از صدق وز دروغند
هوش مصنوعی: شعله‌های آتش تو در روشنایی هستند و از هرگونه صداقت و دروغ بی‌نیازند.
با قبله آتشین چو موغند
ای ماه بگو که از کجایی
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی از یک ارتباط خاص و عاشقانه اشاره دارد. تصویر "ماه" به عنوان یک موجود زیبا و دلربا است که در جایی خاص و داغ (شبیه به قبله آتشین) قرار دارد. در واقع، پرسش از اینکه "از کجا آمده‌ای" نشان‌دهنده‌ی کنجکاوی و جستجوی هویت و اصل و نسب آن موجود زیبا است. این سوال همزمان می‌تواند نشان‌دهنده‌ی شگفتی و علاقه عمیق به آن شخص باشد.
ای رشک بتان و بت پرستان
آرام دل خراب مستان
هوش مصنوعی: ای زرق و برق زیبارویان و پرستش‌کنندگانشان، تو باعث شادی و آرامش دل‌های خراب و پریشان عاشقان شده‌ای.
پا را بمکش ز زیردستان
ای ماه بگو که از کجایی
هوش مصنوعی: ای ماه، پا را از زیر دست‌هایت نکش، بگو از کجا آمده‌ای.
شمس تبریز پادشاهی
در خطه بی‌حد الهی
هوش مصنوعی: شمس تبریز، بزرگ و باعظمت، در سرزمین وسیع و بی‌نهایت الهی قرار دارد.
از ماه تو راست تا به ماهی
ای ماه بگو که از کجایی
هوش مصنوعی: از زیبایی تو تا زیبایی دیگری، ای معشوق، بگو که از کجا آمده‌ای.

حاشیه ها

1393/04/05 04:07
محمدجواد

این الان غزله؟!!

1395/11/16 05:02
Erfan

فکر کنم غالبش مسمط مربع باشه

1403/07/15 19:10
Rahmanism

البته که من تخصصی در ادبیات ندارم، اما به نظرم اگه به همون شکلی که در تصاویر پیوست شده منبع کاغذی از گنجینه گنجور اومده، نوشته می‌شد (به عبارتی مثل بقیه غزل‌ها)، بهتر بود و خواندنش هم راحت‌تر بود.