غزل شمارهٔ ۲۷۴۰
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
چه زیبا گفت : مارا به دوا ؛ چه ...
خلاصه شرح غزل شمارهٔ 2740 دیوان شمس، موضوع برنامهٔ 807 گنجحضور
انسان امتداد خدا و هوشیاری است. وقتی به این جهان میآید با چیزهای مهمّی که آدمهای دیگر به او نشان میدهند و در بقایَش اهمّیّت دارد، با آنها همانیده میشود. آنها را بهصورت فکر تجسّم میکند و به آنها حسّ وجود تزریق میکند.
بدینترتیب این جسمها در مرکزش قرار میگیرند و هوشیاری از پشتِ عینک آنها یا برحسب آنها، خودش را، خداوند را و جهان را میبیند. این حالت باید موقّتی باشد. بهزودی انسان باید متوجّه شود که از جنس خداست، هوشیاری است و میتواند در این لحظه به بینهایت و ابدیّت خداوند زنده شود.
انسانهایی مثل مولانا متوجه این حقیقت شدهاند که غیر از هوشیاری جسمی که از همانیدگیها حاصل میشود، هوشیاری دیگری هم در انسان بهنام هوشیاری حضور وجود دارد ولی انسان از آن استفاده نمیکند.
در اینجا این سوال مهمّ مطرح میشود؛ دیدنِ فضای اطراف کلاغها که در آسمان پرواز میکنند چگونه ممکن است؟
کلاغها را چشمان ما میبیند، فضای اطراف آن را چه چشمی میبیند؟
موسیقی را گوشهای ما میشنَوَد، صدای سکوت بین نُتها را چه گوشی میشنود؟
آن فضای خالی آسمان را همان خلاءِ درون ما، و سکوت را، سکوت درون ما میبیند و میشنود.
دستهدسته پرندگان مختلف در آسمان پرواز میکنند، این ما هستیم که انتخاب میکنیم به نوع پرندگان دقّت کنیم یا به فضایی که آنها را دربرگرفته است. درست مانند دستهدسته فکرها که از آسمانِ ذهن ما میگذرند؛ این ما هستیم که انتخاب میکنیم به فکرها توجه کنیم، جذب فکرهایمان شویم یا فضای در برگیرندهٔ فکرها باشیم و اجازه دهیم بیمقاومت و بیقضاوت، فکرها رد شوند.
در این غزل مولانا نکاتی را که ما باید هنگام برگشت از جهان همهویتشدگیها توجه کنیم و در این لحظه به هوشیاری اگاه باشیم را در هربیت توضیح میدهد و لغزشهایی را که انسان ممکن است در برگشت از جهان به فضای یکتایی، روبهرو شود را، بیان میکند.
برنامه 807 را در سایت گنج حضور ببینید
محمد جان!
عزیزم
چیچی میگی؟
خودت میفهمی چیچی گفتی؟
سرمون درد آوردی مرد!!
چرا ایقد پیچیدش میکنی؟
باید خیلی سادهتر ازی حرفا باشه
معنی دو دو تا چار تا رُ که با قواعد انتگرال توضیح نمیدن که!!!
محمد تو چرا خدا و هوشیاری کنار هم و هم عرض هم گذاشتی؟
خدا خالق و سازندهی هوشیاری هست. خدا عالیتر از هوشیاری هست. هوشیاری از عقل هست و ذات ساحت ذات ربوبی نسبت به عقل کمال علوّ داره!!
و هرچند که عقل از ابعاد انسانست ولی ابعاد ذات انسان به حقیقت عقل که مبدأ هوشیاری هست، به پایان نمیرسه و ذات انسان عالیتر از عقل هست و انسان کامل، بالاتر از عقل رفته و رتبهی عقل را پشت سر گذاشته.
پس خدا هم عرض هوشیاری نیست و انسان هم امتداد هوشیاری نیست که نیست.
تزریق حس وجود یعنی چی؟ بیشتر بازی با کلمات به نظر میاد تا بیان مطلب ردهبالا!!!
مطالبی که گفتی، از ریشه لغرش بنیادی دارن