غزل شمارهٔ ۲۷۲۰
تو تا بنشستهای بر دار فانی
نشسته میروی و می نبینی
نشسته میروی این نیز نیکو است
اگر رویت در این گفتن سوی او است
بسی گشتی در این گرداب گردان
به سوی جوی رحمت رو بگردان
بزن پایی بر این پابند عالم
که تا دست از تبرک بر تو مالم
تو را زلفی است به از مشک و عنبر
تو ده کل را کلاهی ای برادر
کله کم جو چو داری جعد فاخر
کله بر آسمان انداز آخر
چرا دنیا به نکته مستحیله
فریبد چون تو زیرک را به حیله
به سردی نکته گوید سرد سیلی
نداری پای آن خر را شکالی
اگر دوران دلیل آرد در آن قال
تخلف دیدهای در روی او مال
تو را عمری کشید این غول در تیه
بکن با غول خود بحثی به توجیه
چرا الزام اویی چیست سکته
جوابش گو که مقلوب است نکته
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تو تا بنشستهای بر دار فانی
نشسته میروی و می نبینی
هوش مصنوعی: تو در این دنیا نشستهای و در حال زندگیات هستی، اما نمیدانی که در حال گذر از این عالم فانی هستی و زمان در حال گذشتن است.
نشسته میروی این نیز نیکو است
اگر رویت در این گفتن سوی او است
هوش مصنوعی: نشستهای و میروی، که این هم خوب است، اگر در این سخن گفتن، روی تو به سمت او باشد.
بسی گشتی در این گرداب گردان
به سوی جوی رحمت رو بگردان
هوش مصنوعی: ساعات زیادی را در این دنیای پر از مشکلات و آشفتگی گذراندهای، حالا به سمت نعمت و رحمت خداوند روی مکن.
بزن پایی بر این پابند عالم
که تا دست از تبرک بر تو مالم
هوش مصنوعی: پایی به این محدودیتهای دنیایی بزن و از آنها فاصله بگیر، تا بتوانم زیبایی و برکت وجود تو را درک کنم.
تو را زلفی است به از مشک و عنبر
تو ده کل را کلاهی ای برادر
هوش مصنوعی: تو زلفی داری که از مشک و عنبر هم بهتر است، ای برادر، تو به دیگران هم زیبایی و جذابیتی مثل یک کلاه میافزایی.
کله کم جو چو داری جعد فاخر
کله بر آسمان انداز آخر
هوش مصنوعی: اگر تو دارای موهای زیبا و مجعد هستی، سر خود را در آسمان بلند کن و به آن افتخار کن.
چرا دنیا به نکته مستحیله
فریبد چون تو زیرک را به حیله
هوش مصنوعی: دنیا چون هست، با جاذبههایش انسانهای زیرک را فریب میدهد.
به سردی نکته گوید سرد سیلی
نداری پای آن خر را شکالی
هوش مصنوعی: اگر نمیتوانی به کسی کمک کنی، بهتر است از او انتقاد نکنی. زیرا در حین انتقاد، ممکن است به او آسیب برسانی و خود را در موقعیتی دشوار قرار دهی.
اگر دوران دلیل آرد در آن قال
تخلف دیدهای در روی او مال
هوش مصنوعی: اگر زمان به شما دلیل و برهانی آورد و در آن، تخلفی از واقعیت بر افراشته است، در چهره او چیزی ارزشمند و مهم وجود دارد.
تو را عمری کشید این غول در تیه
بکن با غول خود بحثی به توجیه
هوش مصنوعی: این غول در خواب و توهمی که به آن دچار شدهای، سالها وقت تو را تلف کرده است. حالا وقتش رسیده که با این غول درون خودت بحث کنی و دلیل و توجیهی برای این وضعیت پیدا کنی.
چرا الزام اویی چیست سکته
جوابش گو که مقلوب است نکته
هوش مصنوعی: چرا باید به او پاسخ بدهی وقتی که حالش به هم ریخته است؟ نکتهای که باید دقت کنی این است که او در وضعیت تناقض قرار دارد.
حاشیه ها
1392/09/06 00:12
امیر
از دوستان هست شخصی که بتواند نوع این که چه غزلی میباشد را توضیح دهد؟
همچنین مقایسه ای بفرماید با غزل شمارهٔ 1917 تا ما روشن شویم از این موصوع ؟؟
تشکر
1393/08/04 15:11
پیرایه یغمایی
ده کل را کلاه: در مثل. به کسی گویند که نه تنها چاره ی کار خویش را تواند کرد، بلکه دیگران را نیز چاره گر باشد./ و نیز گویند: ده کل را کلاه است و ده کور را عصا. به جای ده صد نیز گویند.
1395/05/25 09:07
امیر
(به سوی جوی رحمت رو بگردان)
رحیمست او به بسم الله و رحمان
به رحمانیتش عالم بنا کرد
عجایب خلقتی رحمان بپا کرد
به مومن باز در سیر صعودی
رحیمست او ز رحمت وز ودودی
ثنا گفتم خدا را اینچنین است
که ارحم از تمام راحمین است