غزل شمارهٔ ۲۷۱۴
چو اسم شمس دین اسما تو دیدی
خلاصه او است در اشیاء تو دیدی
چه دارد عقلها پیشش ز دانش
برابر با سری کش پا تو دیدی
منورتر به هر دو کون ای دل
ز حلقه خاص او هیجا تو دیدی
به مانندش ز اول تا به آخر
بگو آخر کی دیدهست یا تو دیدی
در آن گوهر نبودهست هیچ نقصان
اگر هستت خیال آنها تو دیدی
به پیش خدمتش اندر سجودند
از آن سوی حجاب لا تو دیدی
خدیو سینه پهن و سروبالا
نه بالا است و نی پهنا تو دیدی
شهی کش جن و انس اندر سجودند
همه رویش در آن رعنا تو دیدی
ورا حلمی که خاک آن برنتابد
چنان حلمی در استغنا تو دیدی
ز وصف تلخ خود زهرا یکی وصف
به لعل شکر و زهرا تو دیدی
ز فرمان کردنش سوی سماوات
نهاده نردبان بالا تو دیدی
چنان لؤلؤ به تابانی و خوبی
که او را هست جان لالا تو دیدی
کسی خود این شبه فانی دون را
از او خواهد چنین کالا تو دیدی
به نرمی در هوای هرزه آبی
و یا آن عشق چون خارا تو دیدی
برونم جمله رنج و اندرون گنج
بدین وصف عجب ما را تو دیدی
خداوند شمس دین را در دو عالم
به ملک و بخت او همتا تو دیدی
ز بهر آتش ای باد صبا تا
رسانی خدمتی از ما تو دیدی
چو خاک سنب اسب جبرئیل است
همه تبریزیان احیا تو دیدی
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چو اسم شمس دین اسما تو دیدی
خلاصه او است در اشیاء تو دیدی
هوش مصنوعی: وقتی که نام شمس دین را مشاهده کردی، متوجه میشوی که او در تمام اشیاء خلاصه و جمع شده است.
چه دارد عقلها پیشش ز دانش
برابر با سری کش پا تو دیدی
هوش مصنوعی: عقلها در برابر او چه ارزشی دارند وقتی که دانش او بینظیر است؟ آیا تو نیکو نمیکنی که خود را به او نزدیک کنی و از او بیاموزی؟
منورتر به هر دو کون ای دل
ز حلقه خاص او هیجا تو دیدی
هوش مصنوعی: ای دل، تو در گرداب خاص او نورانیتر از هر دو جهان هستی، آیا جایی غیر از این را دیدهای؟
به مانندش ز اول تا به آخر
بگو آخر کی دیدهست یا تو دیدی
هوش مصنوعی: هیچکس از آغاز تا به امروز مانند او را ندیده است؛ آیا تو چنین چیزی دیدهای؟
در آن گوهر نبودهست هیچ نقصان
اگر هستت خیال آنها تو دیدی
هوش مصنوعی: در آن گوهر هیچ عیب و کمبودی وجود ندارد، اگر نقصی حس کردهای، این تنها خیال توست که آنها را دیدی.
به پیش خدمتش اندر سجودند
از آن سوی حجاب لا تو دیدی
هوش مصنوعی: در مقابل خدمتگزارش سر تعظیم فرود آوردند و از آن طرف پرده، تو چیزی نمیگفتی.
خدیو سینه پهن و سروبالا
نه بالا است و نی پهنا تو دیدی
هوش مصنوعی: شخصی با قامتی بلند و سینهای پهن وجود دارد که نه فقط به خاطر بلندیاش بلکه به خاطر ویژگیهایش جلب توجه میکند. آیا تو این ویژگیها را در دیگران دیدهای؟
شهی کش جن و انس اندر سجودند
همه رویش در آن رعنا تو دیدی
هوش مصنوعی: پادشاهی که تمام موجودات در برابرش به عبادت و سجده افتادهاند، تو زیبایی او را در چهرهاش مشاهده کردی.
ورا حلمی که خاک آن برنتابد
چنان حلمی در استغنا تو دیدی
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که صبر و بردباری فردی به قدری است که نمیتواند به بیاحترامی و ناگفتنیهای غیرمنصفانه واکنش نشان دهد. همچنین او در برابر فشارها و چالشهای زندگی، به راحتی بر خود مسلط است و این توانایی را از وضعیت و نیازهای مادی خود بهدست آورده است.
ز وصف تلخ خود زهرا یکی وصف
به لعل شکر و زهرا تو دیدی
هوش مصنوعی: از توصیف تلخی که دارم، فقط یک توصیف شیرین مثل لعل شکر وجود دارد و آن توصیف توست که دیدم.
ز فرمان کردنش سوی سماوات
نهاده نردبان بالا تو دیدی
هوش مصنوعی: از امر و فرمان او، نردبانی به سمت آسمان گذاشته شده و تو این را مشاهده کردی.
چنان لؤلؤ به تابانی و خوبی
که او را هست جان لالا تو دیدی
هوش مصنوعی: او به اندازه یک لؤلؤ درخشان و زیباست که جانش را همانند خواب خوش لالا دیدهای.
کسی خود این شبه فانی دون را
از او خواهد چنین کالا تو دیدی
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند این دنیای فانی و بیارزش را اینگونه به دست آورد. تو هم این را دیدهای.
به نرمی در هوای هرزه آبی
و یا آن عشق چون خارا تو دیدی
هوش مصنوعی: در اینجا به زیبایی اشاره شده که در فضای آزاد و بیپردهای مانند آبی روشن، احساس عشق را مانند سنگی محکم تجربه کردهای.
برونم جمله رنج و اندرون گنج
بدین وصف عجب ما را تو دیدی
هوش مصنوعی: من تمام رنجها و دردها را از خود دور کردم و در درونم گنجینهای از نعمتها و خوشیها دارم. با این حال، تو به این حالت شگفتانگیز من توجه کردی.
خداوند شمس دین را در دو عالم
به ملک و بخت او همتا تو دیدی
هوش مصنوعی: خداوند در دو جهان، شمس دین را بینظیر و بدون همتایی به عنوان ملک و بخت او مشاهده کرد.
ز بهر آتش ای باد صبا تا
رسانی خدمتی از ما تو دیدی
هوش مصنوعی: ای باد صبا، به خاطر آتش و گرمی که برپا کردیم، لطفاً پیام یا خدمتی از ما را به آنجا برسانی. تو این را مشاهده کردی.
چو خاک سنب اسب جبرئیل است
همه تبریزیان احیا تو دیدی
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که خاک سنب (که ممکن است به معنای ریشهدار بودن و زرخیز بودن باشد) همچون اسب جبرئیل است. به همین ترتیب، تمام تبریزیها (مردم تبریز) توانایی زندهکردن و احیا کردن دارند و تو نیز این را مشاهده کردهای. به عبارت دیگر، مردم تبریز توانایی و قوهای خاص در نجات و بازآفرینی دارند.