گنجور

غزل شمارهٔ ۲۷۰۱

مرا هر لحظه قربان است جانی
تو را هر لحظه در بنده گمانی
دو چشم تو بیان حال من بس
که روشنتر از این نبود بیانی
جهان چون نی هزاران ناله دارد
که یک نی دید از شکرستانی
از آن شکرستان دیدم نشان‌ها
ندیدم از تو شیرینتر نشانی
مثال عشق پیدایی و پنهان
ندیدم همچو تو پیدا نهانی
جهان جویای توست و جای آن هست
مثل بشنو که جان به از جهانی
نه‌ای بر آسمان ای ماه لیکن
شود هر جا که تابی آسمانی

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مرا هر لحظه قربان است جانی
تو را هر لحظه در بنده گمانی
هوش مصنوعی: هر لحظه من به خاطر تو جانم را فدای تو می‌کنم و تو هر لحظه در دل من گمان شکست را داری.
دو چشم تو بیان حال من بس
که روشنتر از این نبود بیانی
هوش مصنوعی: چشم‌های تو آن‌قدر گویا و روشندند که دیگر هیچ کلامی برای بیان حال و احوالم لازم نیست.
جهان چون نی هزاران ناله دارد
که یک نی دید از شکرستانی
هوش مصنوعی: دنیا مانند نی است که صدها ناله و شکایت در دل دارد، اما تنها یک نی از شیرینی و خوشی‌های زندگی را می‌بیند.
از آن شکرستان دیدم نشان‌ها
ندیدم از تو شیرینتر نشانی
هوش مصنوعی: در سرزمین شیرین‌زبان‌ها نشانه‌هایی را دیدم، اما هیچ‌کدام به شیرینی تو نبود.
مثال عشق پیدایی و پنهان
ندیدم همچو تو پیدا نهانی
هوش مصنوعی: عشق را نه جایی دیده‌ام که هم به وضوح آشکار باشد و هم در عین حال پنهان؛ یعنی تو را نمی‌توانم با هیچ چیزی مقایسه کنم که هم در معرض دید باشد و هم در دل نهان.
جهان جویای توست و جای آن هست
مثل بشنو که جان به از جهانی
هوش مصنوعی: این جهان در پی توست و جای تو در آن وجود دارد، مانند این که بشنوی که جان ارزشمندتر از کل جهان است.
نه‌ای بر آسمان ای ماه لیکن
شود هر جا که تابی آسمانی
هوش مصنوعی: ای ماه، تو در آسمان نیستی، اما هر جا که درخشان باشی، آسمان را روشن می‌کنی.