غزل شمارهٔ ۲۷۰
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۲۷۰ به خوانش پزی ساتکنی عندلیب
حاشیه ها
خواهشمندم معنی ابیات این شعر دو در نظرات درج کنید.
سپاسگذارم
ماه را بیرون آوردی و مهتاب بر ما درخشید آشکارا
احسنت بر تو خدای تبارک و تعالا
که شاید اگر رها کند روحم، بینهایت کند زندگی را
که امروز گرامی و عزیز کند، نجوای روحم را
فریاد دعوت زدم، پنهانی جهانی را
که به حقیقت تبدیل کن، این رویای رنگارنگ همیشه جوانی را
گر ببری ز همه روزگارم هرگز گم نشود، صدای نالههایم
کی گذری ز پیشانی، در رویت دوچشم، وصالم را
هیچ خستگی ز عشق نیست، حتی اگر تلخی دراز شود قرنها را
دور است از او ملالت، بی اوست همه ملالت
عاشق ماهی و ، هوای عشق نهنگ عظیم
کجا خسته میشود ماهی عاشق، حتی در آبی که زلال نیست
با سلام فکر میکنم بیت آخر، «کبحر» درست است.
یعنی: عاشق همچون ماهی است و عشق همچون دریا. آیا ماهی در آبِ زلال احساس دلتنگی میکند؟!