گنجور

غزل شمارهٔ ۲۶۹۳

به تن با ما، به دل در مرغزاری
چو دربند شکاری تو شکاری
به تن این جا میان‌بسته چو نایی
به باطن همچو باد بی‌قراری
تنت چون جامه غوّاص بر خاک
تو چون ماهی روش در آب داری
در این دریا بسی رگ‌هاست صافی
بسی رگ‌هاست کان تیره است و تاری
صفای دل از آن رگ‌های صافی است
بدان رگ پی بری چون پر برآری
در آن رگ‌ها تو همچون خون نهانی
ور انگشتی نهم تو شرم داری
از آن رگ‌هاست بانگ چنگ خوش رگ
ز عکس و لطف آن زاری است زاری
ز بحر بی‌کنار است این نواها
کی می‌غرد به موج از بی‌کناری

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به تن با ما، به دل در مرغزاری
چو دربند شکاری تو شکاری
هوش مصنوعی: در ظاهر به ما نزدیک هستی اما در دل و احساساتت در یک دنیای آزاد و بی‌قید و شرط قرار داری، مانند یک شکاری که در دنیای خود آزاد است، در حالی که من به نوعی در کمین تو هستم.
به تن این جا میان‌بسته چو نایی
به باطن همچو باد بی‌قراری
هوش مصنوعی: تن من در این مکان همچون نای چنان که به خوبی بسته شده است، اما در درونم همچون بادی ناآرام هستم.
تنت چون جامه غوّاص بر خاک
تو چون ماهی روش در آب داری
هوش مصنوعی: بدن تو مانند جامه‌ای است که غواصان به تن می‌کنند و اگر بر خاک باشی، مانند ماهی در آب می‌درخشی.
در این دریا بسی رگ‌هاست صافی
بسی رگ‌هاست کان تیره است و تاری
هوش مصنوعی: در این دریا، عروق و رگ‌های بسیاری وجود دارد که برخی از آن‌ها شفاف و صاف هستند، در حالی که برخی دیگر تاریک و غبارآلودند.
صفای دل از آن رگ‌های صافی است
بدان رگ پی بری چون پر برآری
هوش مصنوعی: دل پاک و خالصی از رگ‌های زلال و صاف حاصل می‌شود. بنابراین، وقتی که این رگ‌ها را خوب بشناسی و به آنها بپردازی، می‌توانی به اوج و رفعت دست یابی.
در آن رگ‌ها تو همچون خون نهانی
ور انگشتی نهم تو شرم داری
هوش مصنوعی: در آن رگ‌ها تو مانند خون نهفته‌ای و اگر انگشتی به آن بزنم، شرم می‌کشی.
از آن رگ‌هاست بانگ چنگ خوش رگ
ز عکس و لطف آن زاری است زاری
هوش مصنوعی: صدای چنگ از آن رگ‌ها بلند می‌شود و زیبایی و لطافت آن باعث ایجاد احساس زاری و اندوه در دل می‌شود.
ز بحر بی‌کنار است این نواها
کی می‌غرد به موج از بی‌کناری
هوش مصنوعی: این نواها از دریای بی‌پایان و بی‌کنار ناشی می‌شوند. آیا می‌توانند به خاطر این بی‌پایانی، به صورت موزونی در موج‌ها طنین‌انداز شوند؟