غزل شمارهٔ ۲۶۶۹
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
The great poet Rumi says we are each a guesthouse
------------------------------------------------------
ای عقیق لامکانی که همچو آسمان پایدار و ابدی هستی، ای گوهر لامکانی که از زمان و مکان فارغ و همه جایی هستی؛ سوی تو چو ستارگان ما در حرکتیم. تو یکتا و جان فزایی، حال آنکه ما چو صورت در جلوه های گذرا به دار ِدنیا چو مهمان آمد و رفت داریم. در مهمانخانه ات، ما چو فصول در چرخش ایم. منتها دل ِما سوی تو شوق ِدیدار و وصال دارد تا جوار و آرام گیریم؛ چرا که تو چو آسمان لایتناهی جاودانی هستی. یکی صورت رود دیگر بیاید؛ آنچنانکه سرپناه ِدل هاست سایه ِخُنک تو. به مهمانخانهات ما را ساکن ِابدی کن که همانا جان ِجانانی. تو اصل و ذات ِهر عین و عیان هستی و ما حضور ِخوب تو را در سینه آرزوی ثبات ِمأوا داریم. همانطور که شفق را از آفتاب آمد نشانی، ما را اَمان باشد از درندگی گرگان بیابانی که همانا ذهنیت و فحوای خواب و خیالات ِما می باشند.