گنجور

غزل شمارهٔ ۲۶۶۶

به تن این جا به باطن در چه کاری
شکاری می‌کنی یا تو شکاری
کز او در آینه ساعت به ساعت
همی‌تابد عجب نقش و نگاری
مثال باز سلطان است هر نقش
شکار است او و می‌جوید شکاری
چه ساکن می‌نماید صورت تو
درون پرده تو بس بی‌قراری
لباست بر لب جوی و تو غرقه
از این غرقه عجب سر چون برآری
حریفت حاضر است آن جا که هستی
ولیکن گر بگوید شرم داری
به هر شیوه که گردد شاخ رقصان
نباشد غایب از باد بهاری
مجه تو سو به سو ای شاخ از این باد
نمی‌دانی کز این باد است یاری
به صد دستان به کار توست این باد
تو را خود نیست خوی حق گزاری
از او یابی به آخر هر مرادی
همو مستی دهد هم هوشیاری
بپرس او کیست شمس الدین تبریز
بجز در عشق او تا سر نخاری

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به تن این جا به باطن در چه کاری
شکاری می‌کنی یا تو شکاری
هوش مصنوعی: در این دنیا ظاهر انسان‌ها شاید متفاوت باشد، اما در عمق وجودشان همگان درگیر یک نوع تلاش و کوشش هستند. بنابراین، آیا تو هم مثل دیگران در جستجوی هدفی هستی یا فقط به ظاهر قضیه نگاه می‌کنی؟
کز او در آینه ساعت به ساعت
همی‌تابد عجب نقش و نگاری
هوش مصنوعی: از او در آینه به طور مداوم تصاویری حیرت‌انگیز و زیبا به نمایش درمی‌آید.
مثال باز سلطان است هر نقش
شکار است او و می‌جوید شکاری
هوش مصنوعی: به مانند یک سلطان در شکار، او به دنبال طعمه‌ای می‌گردد که بتواند به آن دست یابد.
چه ساکن می‌نماید صورت تو
درون پرده تو بس بی‌قراری
هوش مصنوعی: صورت زیبای تو در پرده به قدری آرام به نظر می‌رسد که گویی درونش بی‌قراری و اضطراب زیادی وجود دارد.
لباست بر لب جوی و تو غرقه
از این غرقه عجب سر چون برآری
هوش مصنوعی: لباس تو کنار آب است و تو در دل این آب غرق شده‌ای، چه جای تعجبی دارد؟ چگونه می‌خواهی سر خود را از آب بیرون بیاوری؟
حریفت حاضر است آن جا که هستی
ولیکن گر بگوید شرم داری
هوش مصنوعی: مغب می‌زند که رقیبت در جایی که تو هستی، حاضر است؛ اما اگر بگوید که شرمنده‌ام، این موضوع تغییر پیدا می‌کند.
به هر شیوه که گردد شاخ رقصان
نباشد غایب از باد بهاری
هوش مصنوعی: هر طور که باشد، شاخی که در حال رقصیدن است هرگز از نسیم بهاری دور نخواهد شد.
مجه تو سو به سو ای شاخ از این باد
نمی‌دانی کز این باد است یاری
هوش مصنوعی: تو همچون درختی هستی که به هر سو می‌رسی، اما از این باد نمی‌دانی که چه کمکی به تو کرده است.
به صد دستان به کار توست این باد
تو را خود نیست خوی حق گزاری
هوش مصنوعی: این باد که به تو کمک می‌کند، کار دست خود تو نیست و این هدایت و کمک از جانب خداوند است.
از او یابی به آخر هر مرادی
همو مستی دهد هم هوشیاری
هوش مصنوعی: از او می‌توانی به تمامی آرزوهایت دست یابی، زیرا او هم به تو پُر از نشئه و شادی می‌دهد و هم هوشیاری و آگاهی.
بپرس او کیست شمس الدین تبریز
بجز در عشق او تا سر نخاری
هوش مصنوعی: بپرس که شمس الدین تبریزی کیست، جز در عشق او تا وقتی که جان در بدن دارم.