گنجور

غزل شمارهٔ ۲۶۶

هیج نومی و نفی ریح علی الغور هفا
اذکرنی و امضه طیب زمان سلفا
یا رشا الحاظه صیرن روحی هدفا
یا قمرا الفاظه اورثن قلبی شرفا
شوقَنی ذوقَنی ادرِکنی اضحِکنی
افقِرنی اشکِرنی صاحب جود و علا
اذا حدا طیبنی و ان بدا غیبنی
و ان نای شیبنی لا زال یوم الملتقی
اکرم بحبی سامیا اضحی لصید رامیا
حتی رمی باسهم فیهن سقمی و شفا
یا قمر الطوارق تاجا علی المفارق
لاح من المشارق بدل لیلتی ضحی
لاح مفاز حسن یفتح عنها الوسن
یا ثَقَتی لا تَهِنوا وَاعتَجِلوا مُغتَنِما
یا نَظَری صل لما غمضت عنه النظرا
اغضبه فاستترا عاد الی ما لا یری
کُن دنفا مُقتَرِبا مُمتَثِلا مُضطَرِبا
مُنتَقِلا مُغتَرِبا مثل شهاب فی السما
یا مَن یری و لا یری زال عن العین الکری
قلبی عشیق للسری فَانتَهِضوا لماورا

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن مفتعلن مفتعلن (رجز مثمن مطوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۶۶ به خوانش پزی ساتکنی عندلیب

حاشیه ها

1399/04/17 13:07
فاطمه علیان

بیت نخست و امضه نادرست است این واژه ( وامضه) به معنای درخشش آن است و به نادرست واو از آن جدا شده است ، مصرع دوم بدین معنی است=درخشش آن خوشی روزگاری را که گذشته بود را به یاد آورد( سلفا: نیز نقش حال دارد و منصوب است)

1399/04/17 13:07
فاطمه علیان

در بیت ششم لاتهنوا و اعتجلوا اشتباه تصحیح شده اند، این دو واژه جمع مذکر غائب نیستند ، بلکه و آن برای مد و حفظ وزن شعر و تاکید بر سستی نورزیدن و عجله کردن است و مصحح به غلط الف جمع را بدان افزوده ، شاهد مدعا نیز علاوه بر عدم حضور مرجع ضمیر است، واژه مغتنما که حال می باشد نیز به شمار می رود ، حال باید در عدد با ذوالحال مطابقت کند و حال آن که مطابقتی میان این اسم مفرد و ضمیر جمع دیده نمی شود

1403/02/26 03:04
وحید نجف آبادی

درود ارادت، از اساتیدی که عربی میدونن تقاضا دارم غزل هایی ک عربی هستند رو به فارسی ترجمه کنند ممنون