گنجور

غزل شمارهٔ ۲۶۵

راحٌ بِفیها وَ الرَّوحُ فیها
کَم أشتَهیها قُم فَاْسقِنیها
این راز یارست این ناز یارست
آواز یارست قم فاسقنیها
أدرَکتُ ثاری قَبَّلتُ جاری
فَاْزدادَ ناری قم فاسقنیها
لب بوسه بر شد جفت شکر شد
خود تشنه‌تر شد قم فاسقنیها
اللهُ واقی وَ السَّعدُ ساقی
نِعمَ التَّلاقی قم فاسقنیها
هر چند یارم گیرد کنارم
من بی‌قرارم قم فاسقنیها
ساقی مُواسی یَسخوا بِکاسی
یَحلِف بِراسی قم فاسقنیها
در گوش من باد خوش مژده‌ای داد
زان سرو آزاد قم فاسقنیها
کَأساً اُداری عَقلُ السُّکاری
مِنهُم تَواری قم فاسقنیها
می‌گفت من خوش وی گفت می‌چش
ما در کشاکش قم فاسقنیها

اطلاعات

وزن: مستفعلن فع مستفعلن فع (متقارب مثمن اثلم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۶۵ به خوانش پزی ساتکنی عندلیب

حاشیه ها

1395/03/22 22:05
امیر مسعود

عالی بود

1396/09/26 05:11
مهدی

معنای بیت اول را کسی میداند؟؟

1399/03/15 16:06
ایرج

از نگاه من بهتر آن است جای مستفعلن فع بگوییم مستفعلاتن تمام

1399/03/15 16:06
ایرج

از نگاه وزن شعر پارسی بهتر است مستفعلن فع را مستفعلاتن بگوییم