گنجور

غزل شمارهٔ ۲۶۲۲

ای خواجه، تو چه مرغی؟ نامت چه؟ چرا شایی؟
نی پرّی و نی چرّی ای مرغک حلوایی
مانند شترمرغی گویند «بپر» گویی
«من اشترم و اشتر کی پرّد ای طایی؟»
چون نوبت بار آید گویی که: «نه من مرغم؟
کی بار کشد مرغی تکلیف چه فرمایی؟!»
نی بلبل خوش لحنی نی طوطی خوش رنگی
نی فاختهٔ طوقی نی در چمن مایی
حق است سلیمان را در گردن هر مرغی
مرغان همه پرّیدند آنجا، تو چه می‌پایی؟!

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای خواجه، تو چه مرغی؟ نامت چه؟ چرا شایی؟
نی پرّی و نی چرّی ای مرغک حلوایی
هوش مصنوعی: ای آقا، تو چه موجودی هستی؟ نامت چیست و چرا این قدر شناخته‌شده‌ایی؟ نه مثل پرنده‌ای آزاد پرواز می‌کنی و نه مانند پرنده‌ای در طبیعت زندگی می‌کنی، تو فقط یک پرنده‌ی شیرین‌زبان هستی.
مانند شترمرغی گویند «بپر» گویی
«من اشترم و اشتر کی پرّد ای طایی؟»
هوش مصنوعی: در اینجا، شاعر به نوعی به تلاش بی‌مورد برای انجام کارهایی می‌پردازد که خارج از توانایی ماست. در واقع، شترمرغ مثل یک شتر می‌گوید "بپر"، در حالی که خودش نمی‌تواند پرواز کند و به این ترتیب به محدودیت‌های طبیعی خود اشاره می‌کند. این مفهوم نشان‌دهنده‌ی ناتوانی در انجام کارهایی است که به طور طبیعی برای ما ممکن نیستند.
چون نوبت بار آید گویی که: «نه من مرغم؟
کی بار کشد مرغی تکلیف چه فرمایی؟!»
هوش مصنوعی: زمانی که نوبت بار کشیدن فرا می‌رسد، گویی می‌گوید: «آیا منمرغم؟ چه کسی می‌تواند تکلیفی را به عهده بگیرد؟»
نی بلبل خوش لحنی نی طوطی خوش رنگی
نی فاختهٔ طوقی نی در چمن مایی
هوش مصنوعی: نه من بلبل خوش صدایی هستم، نه طوطی زیبا و رنگارنگ، نه فاخته‌ای با گردن زیبا و نه ساکن باغ و چمن.
حق است سلیمان را در گردن هر مرغی
مرغان همه پرّیدند آنجا، تو چه می‌پایی؟!
هوش مصنوعی: سلیمان حق دارد که بر هر پرنده‌ای تسلط داشته باشد، چرا که همه پرندگان در سرزمین او آزادانه پرواز می‌کنند؛ حال تو چرا از این حقیقت دوری می‌کنی؟