غزل شمارهٔ ۲۶۲
فیما تری فیما تری یا من یری و لا یری
العیش فی اکنافنا و الموت فی ارکاننا
ان تدننا طوبی لنا ان تحفنا یا ویلنا
یا نور ضؤ ناظرا یا خاطرا مخاطرا
ندعوک ربا حاضرا من قلبنا تفاخرا
فکن لنا فی ذلنا برا کریما غافرا
من میروم توکلی در این ره و در این سرا
اگر نوالهای رسد نیمی مرا نیمی تو را
خود کی رود کشتی در او که او تهی بیرون رود
کیل گهر همیرسد بر مشتری و مشترا
کیل گهر همیرسد قرص قمر همیرسد
نور بصر همیرسد اندکترین چیزها
خوش اندرآ در انجمن جز بر شکر لگد مزن
جز بر قرابیها مزن جر بر بتان جان فزا
غزل شمارهٔ ۲۶۱: هان ای طبیب عاشقان سودایییی دیدی چو ما؟غزل شمارهٔ ۲۶۳: به شکرخنده اگر میببرد جان مرا
اطلاعات
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.