غزل شمارهٔ ۲۶۱۹
گل گفت مرا نرمی از خار چه میجویی
گفتم که در این سودا هشیار چه میجویی
گفتا که در این سودا دلدار تو کو بنما
گفتم نشدی بیدل دلدار چه میجویی
گفتا هله مستانه بنما ره خمخانه
گفتم که برو طفلی خمار چه میجویی
گفتا ز چه بیهوشی بنمای چه مینوشی
گفتم برو ای مسکین هشدار چه میجویی
گفتا که چه گلزار است کز وی نرسد بویی
گفتم اگرت بو نیست گلزار چه میجویی
گفتا که وفاجویان خوابی است که میبینند
گفتم که خیال خواب بیدار چه میجویی
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گل گفت مرا نرمی از خار چه میجویی
گفتم که در این سودا هشیار چه میجویی
هوش مصنوعی: گل به من گفت: چرا از خار نرمی میطلبی؟ من پاسخ دادم: در این عشق، تو چه میکنی که به هوش باشی؟
گفتا که در این سودا دلدار تو کو بنما
گفتم نشدی بیدل دلدار چه میجویی
هوش مصنوعی: او گفت: در این معامله، محبوب تو کجاست؟ من پاسخ دادم: وقتی دل را از دست بدهی، دیگر نباید به دنبال دلدار بگردی.
گفتا هله مستانه بنما ره خمخانه
گفتم که برو طفلی خمار چه میجویی
هوش مصنوعی: گفت: بیا خوشحال و سرمست، راهی به سمت میخانه نشان بده. گفتم: برو، بچهی مست، دنبال چه میگردی؟
گفتا ز چه بیهوشی بنمای چه مینوشی
گفتم برو ای مسکین هشدار چه میجویی
هوش مصنوعی: گفت: چرا حالتو نمیفهمی؟ بگو که چی مینوشی؟ گفتم: برو دنبال کار خودت، هشدار بده که دنبال چی هستی.
گفتا که چه گلزار است کز وی نرسد بویی
گفتم اگرت بو نیست گلزار چه میجویی
هوش مصنوعی: گفت: این باغ چقدر زیباست که بویی از آن به مشام نمیرسد. من پاسخ دادم: اگر بویی نیست، پس به چه دلیل به دنبال زیبایی آن هستی؟
گفتا که وفاجویان خوابی است که میبینند
گفتم که خیال خواب بیدار چه میجویی
هوش مصنوعی: او گفت کسانی که به دنبال وفا هستند در حال خوابند و من پاسخ دادم که در خیال و خواب بیدار چه چیزی را میکوشی؟
حاشیه ها
1395/12/16 14:03
فرید
این شعر را استاد صادق فطرت ناشناش ّواز خوان افغان بسیار خو خوانده است