غزل شمارهٔ ۲۶۱۶
من نیت آن کردم تا باشم سودایی
نیت ز کجا گنجد اندر دل شیدایی
مجنونی من گشته سرمایه صد عاقل
وین تلخی من گشته دریای شکرخایی
زیر شجر طوبی دیدم صنمی خوبی
بس فتنه و آشوبی افکنده ز زیبایی
از من دو جهان شیدا وز من همه سر پیدا
فارغ ز شب و فردا چون باشم فردایی
میگفت کرایم من وقتی که برآیم من
جان کی فزایم من گفتم دلم افزایی
دریای معانی بین بیقیمت و بیکابین
تبریز ز شمس الدین بیصورت دریایی
غزل شمارهٔ ۲۶۱۵: هم پهلوی خم سر نه، ای خواجهٔ هرجاییغزل شمارهٔ ۲۶۱۷: عیسی چو توی جانا ای دولت ترسایی
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
من نیت آن کردم تا باشم سودایی
نیت ز کجا گنجد اندر دل شیدایی
هوش مصنوعی: من تصمیم گرفتم که دلسوخته و عاشق باشم، اما نمیدانم این حالت عشق و شیدایی چگونه در دل جا میگیرد.
مجنونی من گشته سرمایه صد عاقل
وین تلخی من گشته دریای شکرخایی
هوش مصنوعی: من به حدی دیوانه و عاشق شدهام که ارزش صد نفر عاقل را پیدا کردهام و این درد و تلخی من، همچون دریا از شیرینی و لطف پر شده است.
زیر شجر طوبی دیدم صنمی خوبی
بس فتنه و آشوبی افکنده ز زیبایی
هوش مصنوعی: در زیر درخت طوبی، محبوبی زیبا را دیدم که با زیباییاش، فتنه و آشوبی به پا کرده است.
از من دو جهان شیدا وز من همه سر پیدا
فارغ ز شب و فردا چون باشم فردایی
هوش مصنوعی: من دو عالم را متوجه خود کردهام و همه چیزها در من آشکار است. بینیاز از شب و فردا، من چگونه میتوانم در فردا باشم؟
میگفت کرایم من وقتی که برآیم من
جان کی فزایم من گفتم دلم افزایی
هوش مصنوعی: میگفت وقتی که من نزد تو میآیم، زندگیام بیشتر میشود. من هم پاسخ دادم که دل من شاد میشود.
دریای معانی بین بیقیمت و بیکابین
تبریز ز شمس الدین بیصورت دریایی
هوش مصنوعی: این بیت به وجود بیپایانی از معانی اشاره دارد که در تبریز، با نام شمسالدین، وجود دارد. این معانی ارزان و بدون هیچ مرز و قاعدهای هستند، به گونهای که به سادگی میتوان به آنها دسترسی پیدا کرد. در واقع، با تکیه بر شمسالدین، دریایی از مفاهیم بیصورت و بیحد و مرز نمایان میشود.