گنجور

غزل شمارهٔ ۲۶۱۴

ما می‌نرویم ای جان زین خانه دگر جایی
یا رب چه خوش است این جا هر لحظه تماشایی
هر گوشه یکی باغی هر کنج یکی لاغی
بی‌ولوله زاغی بی‌گرگ جگرخایی
افکند خبر دشمن در شهر اراجیفی
کو عزم سفر دارد از بیم تقاضایی
از رشک همی‌گوید والله که دروغ است آن
بی‌جان کی رود جایی بی‌سر کی نهد پایی
من زیر فلک چون او ماهی ز کجا یابم
او هر طرفی یابد شوریده و شیدایی
مه گرد درت گردد زیرا که کجا یابد
چو چشم تو خماری چون روی تو صحرایی
این عشق اگر چه او پاک است ز هر صورت
در عشق پدید آید هر یوسف زیبایی
بی‌عشق نه یوسف را اخوان چو سگی دیدند
وز عشق پدر دیدش زیبا و مطرایی
گر نام سفر گویم بشکن تو دهانم را
دوزخ کی رود آخر از جنت مأوایی
من بی‌سر و پا گشتم خوش غرقه این دریا
بی‌پای همی‌گردم چون کشتی دریایی
از در اگرم رانی آیم ز ره روزن
چون ذره به زیر آیم در رقص ز بالایی
چون ذره رسن سازم از نور و رسن بازم
در روزن این خانه در گردش سودایی
بنشین که در این مجلس لاغر نشود عیسی
برگو که در این دولت تیره نشود رایی
بربند دهان برگو در گنبد سر خود
تا ناله در آن گنبد یابی تو مثنایی
شمس الحق تبریزی از لطف صفات خود
از حرف همی‌گردد این نکته مصفایی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ما می‌نرویم ای جان زین خانه دگر جایی
یا رب چه خوش است این جا هر لحظه تماشایی
هوش مصنوعی: ما از این مکان نمی‌رویم، ای دوست، به جایی دیگر. ای کاش در اینجا هر لحظه را تماشا کنیم، زیرا چقدر اینجا زیبا و دلنشین است.
هر گوشه یکی باغی هر کنج یکی لاغی
بی‌ولوله زاغی بی‌گرگ جگرخایی
هوش مصنوعی: در هر گوشه یک باغ سرسبز و زیبا وجود دارد و در هر گوشه دیگری چیزی لاغر و بی‌جان مشاهده می‌شود. اینجا خبری از زاغ و زوزه‌کشیدن گرگ‌های خطرناک نیست، و همه جا آرامش و امنیت حاکم است.
افکند خبر دشمن در شهر اراجیفی
کو عزم سفر دارد از بیم تقاضایی
هوش مصنوعی: خبرهایی در شهر درباره دشمن پخش شده که نشان می‌دهد او تصمیم سفر دارد و از حراس درخواست یا تقاضایی پیش آمده است.
از رشک همی‌گوید والله که دروغ است آن
بی‌جان کی رود جایی بی‌سر کی نهد پایی
هوش مصنوعی: این بیت به این معنا است که شخصی از حسادت و غصه می‌گوید، که چگونه یک موجود بی‌جان می‌تواند بدون سر یا بدن جا به جا شود یا حرکتی بکند. او به وضوح اشاره می‌کند که چنین چیزی ممکن نیست و این بیان نشان‌دهنده تعجب و انکار او از وضعیت موجود است.
من زیر فلک چون او ماهی ز کجا یابم
او هر طرفی یابد شوریده و شیدایی
هوش مصنوعی: من مثل ماهی زیر آسمان، در جستجوی او هستم. او در هر طرفی شوق و دیوانگی را پیدا می‌کند، اما من از کجا می‌توانم او را بیابم؟
مه گرد درت گردد زیرا که کجا یابد
چو چشم تو خماری چون روی تو صحرایی
هوش مصنوعی: ماه به دور چهره‌ات خواهد چرخید، زیرا که در کجا می‌تواند به مانند چشمان تو مستی بیابد، مانند اینکه چهره‌ات صحرایی وسیع است.
این عشق اگر چه او پاک است ز هر صورت
در عشق پدید آید هر یوسف زیبایی
هوش مصنوعی: این عشق به هر شکلی که باشد، حتی اگر معصوم و خالص باشد، می‌تواند جلوه‌گاه زیبایی باشد که مانند یوسف، دل‌فریب و جذاب است.
بی‌عشق نه یوسف را اخوان چو سگی دیدند
وز عشق پدر دیدش زیبا و مطرایی
هوش مصنوعی: بدون عشق، برادران یوسف او را مانند یک سگ نگریستند، اما پدرش او را به خاطر عشق زیبا و باارزش دید.
گر نام سفر گویم بشکن تو دهانم را
دوزخ کی رود آخر از جنت مأوایی
هوش مصنوعی: اگر درباره سفر حرف بزنم، دهانم را ببند، زیرا جهنم از بهشت دور نمی‌شود.
من بی‌سر و پا گشتم خوش غرقه این دریا
بی‌پای همی‌گردم چون کشتی دریایی
هوش مصنوعی: من بدون هیچ‌ چیز و سر و پای خود بی‌خبر از همه چیز در این دریای بی‌پایان غوطه‌ور شده‌ام و مانند یک کشتی دریاگرد می‌چرخم.
از در اگرم رانی آیم ز ره روزن
چون ذره به زیر آیم در رقص ز بالایی
هوش مصنوعی: اگر مرا از در طرد کنی، از روزنه‌ای کوچک به درون می‌آیم و مانند ذره‌ای در زیر، به خاطر بلندی سرم، به رقص در می‌آیم.
چون ذره رسن سازم از نور و رسن بازم
در روزن این خانه در گردش سودایی
هوش مصنوعی: زمانی که مانند یک ذره کوچک می‌شوم و از نور رشته‌ای می‌سازم، به اینجا در خانه می‌آیم و در حال چرخش در فکر و خیال هستم.
بنشین که در این مجلس لاغر نشود عیسی
برگو که در این دولت تیره نشود رایی
هوش مصنوعی: بنشین و در این محفل آرامش کن، تا عیسی (نماد نجات و امید) در جایی که تو هستی، دچار کمبود و نقص نشود. به کسی بگو که در این وضعیت ناامیدکننده، نظری نداشته باشد که اوضاع بهتر نمی‌شود.
بربند دهان برگو در گنبد سر خود
تا ناله در آن گنبد یابی تو مثنایی
هوش مصنوعی: سکوت کن و از درون خود حرف بزن تا بشنوی صدای ناله‌ات را که به شکلی موزون و آهنگین شنیده می‌شود.
شمس الحق تبریزی از لطف صفات خود
از حرف همی‌گردد این نکته مصفایی
هوش مصنوعی: شمس الحق تبریزی با نیکی‌هایش، این نکته‌ی روشن و زیبایی را بیان می‌کند.

حاشیه ها

1393/12/03 23:03
زینب

سلام.
مصرع دوم بیت چهارم اشتباه تایپ شده است:
بی جان که رود جایی بی سر که نهد پایی