گنجور

غزل شمارهٔ ۲۶۰۵

ای باغ همی‌دانی کز باد کی رقصانی
آبستن میوه ستی سرمست گلستانی
این روح چرا داری گر ز آنک تو این جسمی
وین نقش چرا بندی گر ز آنک همه جانی
جان پیشکشت چه بود خرما به سوی بصره
وز گوهر چون گویم چون غیرت عمانی
عقلا ز قیاس خود زین رو تو زنخ می‌زن
زان رو تو کجا دانی چون مست زنخدانی
دشوار بود با کر طنبور نوازیدن
یا بر سر صفرایی رسم شکرافشانی
می وام کند ایمان صد دیده به دیدارش
تا مست شود ایمان زان باده یزدانی
در پای دل افتم من هر روز همی‌گویم
راز تو شود پنهان گر راز تو نجهانی
کان مهره شش گوشه هم لایق آن نطع است
کی گنجد در طاسی شش گوشه انسانی
شمس الحق تبریزی من باز چرا گردم
هر لحظه به دست تو گر ز آنک نه سلطانی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای باغ همی‌دانی کز باد کی رقصانی
آبستن میوه ستی سرمست گلستانی
هوش مصنوعی: ای باغ! آیا می‌دانی که در اثر وزش باد، چطور به رقص در می‌آیی و در حالتی شاداب و پر بار به سر می‌بری؟ تو همواره مملو از زیبایی و نشاطی گل‌ها هستی.
این روح چرا داری گر ز آنک تو این جسمی
وین نقش چرا بندی گر ز آنک همه جانی
هوش مصنوعی: چرا روحی داری وقتی که فقط این جسم را در اختیار داری؟ و چرا خود را به این نقش‌ها محدود می‌کنی، در حالی که همه‌چیز در وجود توست؟
جان پیشکشت چه بود خرما به سوی بصره
وز گوهر چون گویم چون غیرت عمانی
هوش مصنوعی: جانم را فدای تو می‌کنم، اما چه ارزشی دارد خرما که به سمت بصره می‌برند و چگونه می‌توانم بگویم که مانند مرواریدها کیفیت دارم چون غیرت مردمان عمانی؟
عقلا ز قیاس خود زین رو تو زنخ می‌زن
زان رو تو کجا دانی چون مست زنخدانی
هوش مصنوعی: عقلانیت و هوش خود را در چنین مقایسه‌هایی به کار ببر و به زخم‌هایی که بر خود می‌زنی توجه کن، زیرا تو چگونه می‌توانی بفهمی وقتی که در حال مستی و نشئگی هستی؟
دشوار بود با کر طنبور نوازیدن
یا بر سر صفرایی رسم شکرافشانی
هوش مصنوعی: نواختن طنبور در کنار فردی ناشنوا کار دشواری است، یا اینکه در کنار کسی که آمادگی ندارد، هنر خود را به نمایش گذاشتن کار ساده‌ای نیست.
می وام کند ایمان صد دیده به دیدارش
تا مست شود ایمان زان باده یزدانی
هوش مصنوعی: شراب می‌تواند ایمان یک صد چشم را به دیدن او بکشاند، تا ایمان از آن باده الهی سرمست شود.
در پای دل افتم من هر روز همی‌گویم
راز تو شود پنهان گر راز تو نجهانی
هوش مصنوعی: هر روز به پای دل می‌افتم و می‌گویم اگر راز تو پنهان بماند، پس چرا تو را در خفا نگه نمی‌دارم؟
کان مهره شش گوشه هم لایق آن نطع است
کی گنجد در طاسی شش گوشه انسانی
هوش مصنوعی: مهره‌ای با شش گوشه برای بازی‌ی خاصی مناسب است، اما آیا می‌تواند در ظرفی با شش گوشه انسانی جا بگیرد؟
شمس الحق تبریزی من باز چرا گردم
هر لحظه به دست تو گر ز آنک نه سلطانی
هوش مصنوعی: چرا هر لحظه به یاد تو می‌افتم، حتی اگر تو سلطنت نداشته باشی؟