گنجور

غزل شمارهٔ ۲۵۹۹

ای بر سر بازارت صد خرقه به زناری
وز روی تو در عالم هر روی به دیواری
هر ذره ز خورشیدت گویای اناالحقی
هر گوشه چو منصوری آویخته بر داری
این طرفه که از یک خم هر یک ز میی مستند
این طرفه که از یک گل در هر قدمی خاری
هر شاخ همی‌گوید من مست شدم دستی
هر عقل همی‌گوید من خیره شدم باری
گل از سر مشتاقی بدریده گریبانی
عشق از سر بی‌خویشی انداخته دستاری
از عقل گروهی مست بی‌عقل گروهی مست
جز عاقل و لایعقل قومی دگرند آری
ماییم چو کوه طور مست از قدح موسی
بی‌زحمت فرعونی بی‌غصه اغیاری
ماییم چو می جوشان در خم خراباتی
گرچه سر خم بسته است از کهگل پنداری
از جوشش می کهگل شد بر سر خم رقصان
والله که از این خوشتر نبود به جهان کاری

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای بر سر بازارت صد خرقه به زناری
وز روی تو در عالم هر روی به دیواری
هوش مصنوعی: ای مشتریان در بازار تو، با پوشش‌های مختلف و بی‌شماری از تزویر حضور دارند و از زیبایی و جذابیت تو در دنیا، مانند دیواری که هرکس را از یکدیگر جدا می‌کند، استفاده می‌کنند.
هر ذره ز خورشیدت گویای اناالحقی
هر گوشه چو منصوری آویخته بر داری
هوش مصنوعی: هر ذره از نور خورشید تو حقیقتی را بیان می‌کند و هر گوشه‌ای مثل منصور، که به دار آویخته شده، در حال نشان دادن حضور توست.
این طرفه که از یک خم هر یک ز میی مستند
این طرفه که از یک گل در هر قدمی خاری
هوش مصنوعی: عجب که از یک بطری شراب، هر فردی مست می‌شود و عجب که از یک گل، در هر قدم، خار در می‌آید.
هر شاخ همی‌گوید من مست شدم دستی
هر عقل همی‌گوید من خیره شدم باری
هوش مصنوعی: هر شاخه‌ای می‌گوید که من تحت تأثیر قرار گرفته‌ام و هر عقل و منطقی می‌گوید که من دچار حیرت و سردرگمی شده‌ام.
گل از سر مشتاقی بدریده گریبانی
عشق از سر بی‌خویشی انداخته دستاری
هوش مصنوعی: گل به خاطر عشق و شوقی که دارد، از دستان کسی که آن را در آغوش گرفته، رها شده است. در عین حال، عشق این فرد باعث شده که او وقار خود را از دست بدهد و به شکلی غیرمعمول عمل کند.
از عقل گروهی مست بی‌عقل گروهی مست
جز عاقل و لایعقل قومی دگرند آری
هوش مصنوعی: برخی افراد به دلیل عدم درک صحیح، بی‌عقل و مست از احساسات خود هستند. در میان آن‌ها، فقط عاقلانی وجود دارند که به دور از احساسیات ابراز وجود می‌کنند و دسته‌ای دیگر از افراد هم هستند که نه عاقل‌اند و نه به لحاظ عقلانی درک درستی دارند.
ماییم چو کوه طور مست از قدح موسی
بی‌زحمت فرعونی بی‌غصه اغیاری
هوش مصنوعی: ما مانند کوه طور هستیم که از شراب موسی مست شده‌ایم، بدون زحمتی مانند فرعون زندگی می‌کنیم و از فریب‌ها و نیرنگ‌ها بی‌خبر و بی‌دردسر هستیم.
ماییم چو می جوشان در خم خراباتی
گرچه سر خم بسته است از کهگل پنداری
هوش مصنوعی: ما مانند شرابی هستیم که در یک ظروف خراب در حال جوشیدن است. هرچند دهانه این ظرف بسته است، اما با کمی تخیل می‌توانیم بفهمیم که درون آن چه خبر است.
از جوشش می کهگل شد بر سر خم رقصان
والله که از این خوشتر نبود به جهان کاری
هوش مصنوعی: از جریان می درون ظرفی که به شکل خم درآمده و در حال رقص است، به‌خدا بگویم که هیچ چیز در دنیا بهتر از این تجربه نیست.

حاشیه ها

1394/10/07 23:01
کورش ایرانی اصل

صد خرقه به زُنّاری = صد خرقه به قیمتِ یک زُنّار
******************
وز روی تو در عالم هر روی به دیواری ...
اشاره به رسمی قدیمی دارد ک بهنگام رد شدن پادشاه، مردم میبایستی صورت خود را بطرف دیوار بر میگرداندند تا پادشاه بگذرد.
و معنی این مصرع : بسیاری از آدمیان، تحمل دیدن حقیقت را ندارند و از آن روی بر میگردانند.